بروم و سرم را به درختها بکوبم

بروم و سرم را به درخت‌ها بکوبم
یا داد بزنم . .
گریه کنم .
نمیدانم .
من فقط دگر خسته شدم .
تحمل این همه عذاب را ندارم .
تقصیر تو نیس .
من نمیتوانم درک بشوم . .
مثل این دریا ك یک حالت فروکشنده‌ی وحشتناک دارد .
دیوانه شدم . .
و این همه اشتیاق برای فرار ، قابل تحمل نیست .
مثل سیل از قلبم پایین میریزد و تنم را خرد میکند :)!
دیدگاه ها (۱۳)

ادم های غمیگن همیشه حرف های قشنگ تری میزنن.- ‌زیرا غمت تا اب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط