مدت هاست که نَدارَمت
مدت هاست که نَدارَمت
مدت هاست که نمیتوانم به آن کهکشان تاریک و مبهم درون چشمانت نگاه کنم..
ایمان من پرستش چشمانت بود که با تمام وجودم آن را ستایش میکردم..
مدت هاست که نمیتوانم به آن کهکشان تاریک و مبهم درون چشمانت نگاه کنم..
ایمان من پرستش چشمانت بود که با تمام وجودم آن را ستایش میکردم..
۲.۲k
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.