Gangster Mafia Masseur part : 1
_یونگی_
من ماساژ رو نمیرم بگیرم گرفتن ماساژ به این معنیه که من بیش از حد کار میکنم و خستگی و استرس دارم که هر دو نشون دهنده ضعف هستن در دنیای من ضعف بوسه مرگه من پنج ساله که رئیس خانواده مین هستم از زمانی که حرومزاده سرسخت پدرم در زمین تنیس املاکش مرد احتمالاً برای اینکه مسابقه رو از دست نده و جلوگیری از باختنش بود
پدرم از مقام دوم بودن متنفر بود زمانی رو بخاطر نمی آوردم که برای اینکه پا به جایگاه اون بذارم و رئیس خانواده بشم و جای اون رو بگیرم و دنیای زیرین بوستون رو که در اون بزرگ شده ام اداره نکنم آراسته و مجهز نشده باشم
زمانی که من مسئولیت خانواده و مافیای بوستون رو بر عهده گرفتم هیچ مشکلی نداشتم عملیات مافیا رو سخت تر کردم و خانواده رو به قرن بیست و یکم آوردم
من مرد خوبی نیستم آدم میکشم من به تبهکارم که همه رو میترسونم و فعالیتهای تجاریم غیر قانونی غیر اخلاقی هستن و پول زیادی برای من به همراه دارن
قصد ندارم به این زودیها به حالت عادی برم مثل منشی های لعنتی و رنگ پریده که در ایستگاه های اتوبوس وقتی با ماشین بوگاتیم از گذرگاه ها رد میشم می بینم
نه به طور لعنتی ممنون اونا از اون دسته از مردانی هستن که ماساژ میگیرن موقعیت اونا در مشاغلشون به قدرتشون بستگی نداره به تاب آوری و انعطاف پذیری اونا به جاودانگیشون و بقای اونا بستگی نداره این خصوصیت ها همه مال منه
جین مرد دست راستم فکر می کنه که داره به من لطف بزرگی میکنه و منو با ماساژ در سی و دومی سالگرد تولدم غافلگیر میکنه اما اگه فکر میکنه که من میخوام دراز بکشم و اجازه بدم که یه غریبه روغنی رو که بوی گل میده روی بدنم بماله سخت در اشتباهه
برای یه ساعت اون فکر دیگه ای در راه داره متأسفانه ذهن جین به سرعت ذهن دیگران کار نمی کنه و اون مشکل توی یادگیری و اوتیسم داره و اگه بتونم به اون کمک کنم احساسات اونو جریحه دار نمی کنم
من در روز اول کلاس دوم جین رو ملاقات کردم زمانی که اون در زمین کیک بال توسط یک دسته از دانش آموزان کلاس چهارم لگد خورد
وقتی توی دنیایی پر از جنایت و تبهکارها بزرگ شدم یاد گرفتم قبل از اینکه بتونم راه برم به کار خودم فکر کنم و اول به فکر خودم باشم اما از روشی که پسران بزرگتر جین ناتوان در یادگیری رو مشت زده بودن و مسخره اش میکردن خوشم نمیومد
واسه اینکه اون توی یادگیری و حرف زدن ناتوانه دلیل نمیشد که اون از اونا لگد بخوره
این منصفانه به نظر نمی رسید
سلام به خوشگل های خودم اینم از پارت اول امیدوارم که خوشتون بیاد لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما
اگر پارت هدیه میخواین لایک هاتون بالایی ۳۳ تا باشه
من ماساژ رو نمیرم بگیرم گرفتن ماساژ به این معنیه که من بیش از حد کار میکنم و خستگی و استرس دارم که هر دو نشون دهنده ضعف هستن در دنیای من ضعف بوسه مرگه من پنج ساله که رئیس خانواده مین هستم از زمانی که حرومزاده سرسخت پدرم در زمین تنیس املاکش مرد احتمالاً برای اینکه مسابقه رو از دست نده و جلوگیری از باختنش بود
پدرم از مقام دوم بودن متنفر بود زمانی رو بخاطر نمی آوردم که برای اینکه پا به جایگاه اون بذارم و رئیس خانواده بشم و جای اون رو بگیرم و دنیای زیرین بوستون رو که در اون بزرگ شده ام اداره نکنم آراسته و مجهز نشده باشم
زمانی که من مسئولیت خانواده و مافیای بوستون رو بر عهده گرفتم هیچ مشکلی نداشتم عملیات مافیا رو سخت تر کردم و خانواده رو به قرن بیست و یکم آوردم
من مرد خوبی نیستم آدم میکشم من به تبهکارم که همه رو میترسونم و فعالیتهای تجاریم غیر قانونی غیر اخلاقی هستن و پول زیادی برای من به همراه دارن
قصد ندارم به این زودیها به حالت عادی برم مثل منشی های لعنتی و رنگ پریده که در ایستگاه های اتوبوس وقتی با ماشین بوگاتیم از گذرگاه ها رد میشم می بینم
نه به طور لعنتی ممنون اونا از اون دسته از مردانی هستن که ماساژ میگیرن موقعیت اونا در مشاغلشون به قدرتشون بستگی نداره به تاب آوری و انعطاف پذیری اونا به جاودانگیشون و بقای اونا بستگی نداره این خصوصیت ها همه مال منه
جین مرد دست راستم فکر می کنه که داره به من لطف بزرگی میکنه و منو با ماساژ در سی و دومی سالگرد تولدم غافلگیر میکنه اما اگه فکر میکنه که من میخوام دراز بکشم و اجازه بدم که یه غریبه روغنی رو که بوی گل میده روی بدنم بماله سخت در اشتباهه
برای یه ساعت اون فکر دیگه ای در راه داره متأسفانه ذهن جین به سرعت ذهن دیگران کار نمی کنه و اون مشکل توی یادگیری و اوتیسم داره و اگه بتونم به اون کمک کنم احساسات اونو جریحه دار نمی کنم
من در روز اول کلاس دوم جین رو ملاقات کردم زمانی که اون در زمین کیک بال توسط یک دسته از دانش آموزان کلاس چهارم لگد خورد
وقتی توی دنیایی پر از جنایت و تبهکارها بزرگ شدم یاد گرفتم قبل از اینکه بتونم راه برم به کار خودم فکر کنم و اول به فکر خودم باشم اما از روشی که پسران بزرگتر جین ناتوان در یادگیری رو مشت زده بودن و مسخره اش میکردن خوشم نمیومد
واسه اینکه اون توی یادگیری و حرف زدن ناتوانه دلیل نمیشد که اون از اونا لگد بخوره
این منصفانه به نظر نمی رسید
سلام به خوشگل های خودم اینم از پارت اول امیدوارم که خوشتون بیاد لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما
اگر پارت هدیه میخواین لایک هاتون بالایی ۳۳ تا باشه
- ۱۲.۶k
- ۰۹ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط