آنقدر
آنقدر
دوستتـــدارم
ڪہ یادم نمی آید
از ڪجا شروع شد
داستان ما نہ شروع دارد
و نہ پایان تو یڪباره
پایت را همان جایی
ڪَذاشتی ڪہ باید میڪَذاشتی
دیڪَر هم از من نپرس
تا ڪی دوستم دارے
مڪَر میشود
راه اقیانوسها را بست
مڪَر میشود
برابر خورشید چیزے
قرار داد ڪہ دیڪَر نتابد
براے دوست داشتنـهاے من
هیچ پایانی وجود ندارد
اڪَر تو نباشی و حتی
اڪَر تو نخواهی
این نویسنده داستان
خودش را مینویسد...
دوستتـــدارم
ڪہ یادم نمی آید
از ڪجا شروع شد
داستان ما نہ شروع دارد
و نہ پایان تو یڪباره
پایت را همان جایی
ڪَذاشتی ڪہ باید میڪَذاشتی
دیڪَر هم از من نپرس
تا ڪی دوستم دارے
مڪَر میشود
راه اقیانوسها را بست
مڪَر میشود
برابر خورشید چیزے
قرار داد ڪہ دیڪَر نتابد
براے دوست داشتنـهاے من
هیچ پایانی وجود ندارد
اڪَر تو نباشی و حتی
اڪَر تو نخواهی
این نویسنده داستان
خودش را مینویسد...
- ۳.۰k
- ۲۴ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط