چه کنم از که کنم این همه ازار خودم

چه کنم از که کنم این همه ازار خودم
تا به کی خسته شوم این همه بی زار خودم

در سرم چیز دگر بود نبود انچه که شد
شده ام زرد از این یار دل ازار خودم

همه شب دست به دعا رو بخدا میماندم
من چه دانستم از این غم شوم بیمار خودم

اه دنیا تو چه دادی عوض صبر زیاد
اثرم نیست و رفتم پی دیدار خودم

نتوانم که دگر این همه همسایه غم
کو امیدی که شوم باز پرستار خودم

دگر اینگونه که از رونق عشقم شده کم
میکشم دست ز عشق تا رسم بر کار خودم

ثمری جز غم هجران به دلم نیست از عشق
میدهم بعد تو من تکیه به دیوار خودم

باغبان ان گل محبوب تورا کی چیده است
گفتنش سود چه دارد که شدم خار خودم

#محمدغلامی
#شمسابادی
#پست_جدید #تنهایی #خاصترین #عاشقانه
دیدگاه ها (۱)

چه کنم از که کنم این همه ازار خودم تا به کی خسته شوم این همه...

اگه با من نبودش هیچ میلی اگه از من تنفر داشت لیلی اگه او شاد...

از هرچه هست و نیست بیزارم تنها توای حوصله تو دارم اره فقط تو...

لیلای اشتباهی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط