دید متفاوت نسبت به ترس از خدا مدت زمان ۲:۵۱،همراه با متن
متن:
خدایا ما را از غیر خودت نترسان. از چی میترسی؟ از هر چی بترسی میزندت! فقط خداست که نوازشت میکند. ازش بترسی بغلت میکند. البته غیر از خدا مامان هم همینجور است. بچه بترسد مامان بغلش میکند. این هم برای این است که یک مدل کوچولویی ما اینجا داشته باشیم، خدا را یک مقدار تشخیص بدهیم.
پیش مامان عزیز میشوی، به حدی که بعضی از بچهها دیگر خودشان را لوس میکنند دیگر همینجوری هی الکی میترسند که هی مامان بغلشان کند. بعضی از بندگان خدا هم برای خدا دقیقاً همین کار را میکنند. یک کمی ببخشید ها! دعای کمیل همینجوری است. از خدا، از عذاب الهی میترسد میترسد! خدا بغلش میگیرد امیرالمؤمنین را. عزیز من! من که تو را عذابت نمیکنم! امیرالمؤمنین هم این را اعتراف میکند. این را من از کلمات خود امیرالمؤمنین دارم میگویم. «هیهات، أنتَ أکرمُ مِن أن تُضیِّعَ مَن رَبَّیتَه»؛ درست است؟ میدانم تو من را عذابم نمیکنی. میفرماید خب اگر نمیدانی، حالا چی میخواهی از من؟ میفرماید که «واجعلنی مِن أحسَنِ عَبیدِکَ عندکَ و أقرَبِهِم مِنک و أخَصِّهِم زُلفَةً»؛ آها ببین! الآن تو داشتی میترسیدی از جهنم الآن حرفها عوض شد! دیگر تو من را ناز کردی دیگر من آخرش را میخواهم. دعای کمیل بین اینها یک خط فاصله است.
یعنی اینقدر از جهنم ناله میزند امیرالمؤمنین علی(ع)، بعد یک دفعهای شروع میکند چی شد؟ یک دفعهای شما الآن خودت داشتی میگفتی عذاب چقدر سخت است اگر بیفتم چی میشود! بعد یک دفعهای اعلام میکند حضرت «میدانم البته تو من را عذاب نمیکنی.» این را چرا الآن فرمودی؟! فکر میکنم خدا بغلش گرفت نوازشَش کرد، دید بیادبی است اعتراف نکند به این محبت خدا. خب حالا الآن چی میخواهی؟ حالا همه را میخواهم. «فی مَیادینِ السّابقین»، جزو شهدا! دیگر ببین دعاهای آخر دعای کمیل چقدر سطحش بالاست، چه غوغایی میکند!
از چی میترسی؟ از هر چی بترسی میزندت! فقط خداست که نوازشت میکند. ازش بترسی بغلت میکند. خدایا ما را از غیرِ خودت نترسان
تولید: بیان معنوی
زمان: 02:51
منبع: آثار تربیتی و اجتماعی خوف از خدا-ج3
خدایا ما را از غیر خودت نترسان. از چی میترسی؟ از هر چی بترسی میزندت! فقط خداست که نوازشت میکند. ازش بترسی بغلت میکند. البته غیر از خدا مامان هم همینجور است. بچه بترسد مامان بغلش میکند. این هم برای این است که یک مدل کوچولویی ما اینجا داشته باشیم، خدا را یک مقدار تشخیص بدهیم.
پیش مامان عزیز میشوی، به حدی که بعضی از بچهها دیگر خودشان را لوس میکنند دیگر همینجوری هی الکی میترسند که هی مامان بغلشان کند. بعضی از بندگان خدا هم برای خدا دقیقاً همین کار را میکنند. یک کمی ببخشید ها! دعای کمیل همینجوری است. از خدا، از عذاب الهی میترسد میترسد! خدا بغلش میگیرد امیرالمؤمنین را. عزیز من! من که تو را عذابت نمیکنم! امیرالمؤمنین هم این را اعتراف میکند. این را من از کلمات خود امیرالمؤمنین دارم میگویم. «هیهات، أنتَ أکرمُ مِن أن تُضیِّعَ مَن رَبَّیتَه»؛ درست است؟ میدانم تو من را عذابم نمیکنی. میفرماید خب اگر نمیدانی، حالا چی میخواهی از من؟ میفرماید که «واجعلنی مِن أحسَنِ عَبیدِکَ عندکَ و أقرَبِهِم مِنک و أخَصِّهِم زُلفَةً»؛ آها ببین! الآن تو داشتی میترسیدی از جهنم الآن حرفها عوض شد! دیگر تو من را ناز کردی دیگر من آخرش را میخواهم. دعای کمیل بین اینها یک خط فاصله است.
یعنی اینقدر از جهنم ناله میزند امیرالمؤمنین علی(ع)، بعد یک دفعهای شروع میکند چی شد؟ یک دفعهای شما الآن خودت داشتی میگفتی عذاب چقدر سخت است اگر بیفتم چی میشود! بعد یک دفعهای اعلام میکند حضرت «میدانم البته تو من را عذاب نمیکنی.» این را چرا الآن فرمودی؟! فکر میکنم خدا بغلش گرفت نوازشَش کرد، دید بیادبی است اعتراف نکند به این محبت خدا. خب حالا الآن چی میخواهی؟ حالا همه را میخواهم. «فی مَیادینِ السّابقین»، جزو شهدا! دیگر ببین دعاهای آخر دعای کمیل چقدر سطحش بالاست، چه غوغایی میکند!
از چی میترسی؟ از هر چی بترسی میزندت! فقط خداست که نوازشت میکند. ازش بترسی بغلت میکند. خدایا ما را از غیرِ خودت نترسان
تولید: بیان معنوی
زمان: 02:51
منبع: آثار تربیتی و اجتماعی خوف از خدا-ج3
۴.۴k
۲۹ آذر ۱۴۰۰