شاعر مجید رفیع زاد

شاعر مجید رفیع زاد

اطاعت از خدایت کن
اجابت می‌کند حتماً

🔹آمده است شیخی برای عبادت به صحرا رفت، برای استراحت نزد چوپانی نشست و از او قدری شیر خواست.

🔸اندکی بعد، گله چوپان خواست از کوه پایین رود که چوپان ندایی داد و بلافاصله گله به جای خود برگشت.

🔹شیخ چون این صحنه را دید، حالش دگرگون شد و رنگ رخسارش پرید و صیحه‌ای زد و غش کرد.

🔸چون به هوش آمد، چوپان علت را پرسید.

🔹شیخ گفت:
گوسفندان تو عقل ندارند اما می‌دانند که تو خیر آن‌ها را می‌خواهی. با شنیدن صدایت، سریع اطاعت کردند و از بیراهه برگشتند.

🔸ولی من که انسانم و عاقل، حرف و امر خالق خود را که به نفع من فرموده است، گوش نمی‌دهم.

🔹کاش به اندازه این گوسفندان، من از خدای خود می‌ترسیدم و امر و نهی او را گوش می‌دادم.
دیدگاه ها (۰)

حالا که ما یاد گرفته ایم در هوا مثل یک پرنده پرواز کنیم و در...

زنان به زنان رحم نمیکنند...برای مردانی که در برجهای دوقلو آم...

در سال 1960 ، یک شرکت سیگاری را بدون هیچ گونه اثری در مورد س...

دوران ریاست جمهوری قبل تعداد کالاهایی که ارز ۴۲۰۰ میگرفتند د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط