🍃
🍃
با حالت متعجبی بهم میگه
«طی اینهمه سال همهمون خیلی عوض شدیم، بزرگ شدیم، علایقمون تغییر کرده، تو چطوری هنوز عاشقشی؟»
انگار که عشق لباسیه که سالها پیش خریدمش و تا الان دیگه باید دلمو میزده و اگر نزده پس دارم با کهنه شدنش مدارا میکنم و روی تنوعطلبیم سرپوش میگذارم. چیزی که نمیدونه اینه که عشق اگر به شئای بخواد شبیه باشه، فرش دستبافت کمیابیه که هر صدسال یه تخته ازش بافته میشه، تارو پودش با گذر زمان ارزشمندتر میشه و برای اون فرش سیساله ی پاخورده، عدد و رقمی نمیشه تعیین کرد. آدما تو اوج جوونی و زیبایی یادشون میره تو روزهای طوفانی و شبهای خاکستریشون نه زیبایی، نه پول، نه فرزند و نه جایگاه اجتماعی نمیتونه بهشون اون آرامشی رو هدیه بده که عشق توی وجودشون چراغش رو سالها روشن نگه داشته.
.................❤️
با حالت متعجبی بهم میگه
«طی اینهمه سال همهمون خیلی عوض شدیم، بزرگ شدیم، علایقمون تغییر کرده، تو چطوری هنوز عاشقشی؟»
انگار که عشق لباسیه که سالها پیش خریدمش و تا الان دیگه باید دلمو میزده و اگر نزده پس دارم با کهنه شدنش مدارا میکنم و روی تنوعطلبیم سرپوش میگذارم. چیزی که نمیدونه اینه که عشق اگر به شئای بخواد شبیه باشه، فرش دستبافت کمیابیه که هر صدسال یه تخته ازش بافته میشه، تارو پودش با گذر زمان ارزشمندتر میشه و برای اون فرش سیساله ی پاخورده، عدد و رقمی نمیشه تعیین کرد. آدما تو اوج جوونی و زیبایی یادشون میره تو روزهای طوفانی و شبهای خاکستریشون نه زیبایی، نه پول، نه فرزند و نه جایگاه اجتماعی نمیتونه بهشون اون آرامشی رو هدیه بده که عشق توی وجودشون چراغش رو سالها روشن نگه داشته.
.................❤️
۴.۴k
۲۴ آذر ۱۴۰۰