بلقیس از سبا به سلیمان رسیده است
بلقیس از سبا به سلیمان رسیده است
شه زاده ای به مملکت ایمان رسیده است
هد هد مرا خبر بده از راه می رسد؟
بر شامه عطر دلکش مهمان رسیده است
لختی کنار عاشق دل خسته ات بمان
تا جان چای بر لب فنجان رسیده است
فرصت کم است لحظه غنیمت شمارمش
با خون دل به دست من این آن رسیده است
همقیمت جوانی است این موی رنگ برف
بر چشم خوار بین بلی ارزان رسیده است
تیری که بی کمان وسط سینه ام نشست
از دست باد زلف پریشان رسیده است
ان رعیتم که حاصلش آفت به باد داد
این گندم از خزانه سلطان رسیده است
سرباز صفرم رسته ام معبر گشایی است
از جانب فرمانده ام فرمان رسیده است
نایی به نای این نی بی نا نمانده است
من ناله ام ز حنجرِ چوپان رسیده است
شه زاده ای به مملکت ایمان رسیده است
هد هد مرا خبر بده از راه می رسد؟
بر شامه عطر دلکش مهمان رسیده است
لختی کنار عاشق دل خسته ات بمان
تا جان چای بر لب فنجان رسیده است
فرصت کم است لحظه غنیمت شمارمش
با خون دل به دست من این آن رسیده است
همقیمت جوانی است این موی رنگ برف
بر چشم خوار بین بلی ارزان رسیده است
تیری که بی کمان وسط سینه ام نشست
از دست باد زلف پریشان رسیده است
ان رعیتم که حاصلش آفت به باد داد
این گندم از خزانه سلطان رسیده است
سرباز صفرم رسته ام معبر گشایی است
از جانب فرمانده ام فرمان رسیده است
نایی به نای این نی بی نا نمانده است
من ناله ام ز حنجرِ چوپان رسیده است
۳۱۶
۱۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.