𝐃𝐀𝐑𝐈𝐔𝐒𝐇 𝐄𝐆𝐇𝐁𝐀𝐋𝐈 🤍👑
🎼"𝑆𝑎𝑟𝑔𝑎𝑟𝑑𝑎𝑎𝑛"
نیزه نَمباد شرجی وسطِ دشت تابستون
تازیانه های رگبار
توی چله زمستون❄️
نتونستن، نتونستن
کینه من رو بگیرن
از من خسته خسته
شوق رفتن رو بگیرن
حالا که رسیدم
اینجا پر قِصه برا گفتن
پر نیاز تو برای آه کشیدن و شنفتن
تو رو با خودم غریبه
از غمم جدا می بینم
خودمو پر از ترانه
تو رو بی صدا می بینم!
اون همیشه با محبت،
برای من دیگه نیستی
نگو صادقی به عشقت،
آخه چشم هات می گه نیستی.....❤️🔥
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.