اگه از جهنم گذشته باشی قدر بهشت رو میدونی...درست شبیه من.
اگه از جهنم گذشته باشی قدر بهشت رو میدونی...درست شبیه من...
من از جایی شروع کردم که به معنی واقعی، برزخ رو فهمیدم...توی اون روزها شبیه گیاهی بودم که به شکل معلق توی جنگل سبز شد...نه راهی برای رسیدن به آسمون بود نه خاکی واسه ریشه زدن...توی تمام اون روزها که حتی یادآوریش مایه ی عذاب هست من تنها بودم...
و این تنهابودن باعث شد سبز بمونم...
من برای خودم گاهی ابر بودم ،گاهی بارون..
گاهی چتر بودم گاهی یک شانه برای گریستن ...
گاهی خاک شدم گاهی گلدون...
گاهی نسیم و گاهی خورشید...
وقتی به خاطرات جهنمی که از سرم گذشت می خندم ...
به آدمهایی که باعث شدن بزرگ بشم درود می فرستم و به شکرانه این بهشتی
ک در درونم هست،ازخالق آفرینش سپاسگزارم....
من از جایی شروع کردم که به معنی واقعی، برزخ رو فهمیدم...توی اون روزها شبیه گیاهی بودم که به شکل معلق توی جنگل سبز شد...نه راهی برای رسیدن به آسمون بود نه خاکی واسه ریشه زدن...توی تمام اون روزها که حتی یادآوریش مایه ی عذاب هست من تنها بودم...
و این تنهابودن باعث شد سبز بمونم...
من برای خودم گاهی ابر بودم ،گاهی بارون..
گاهی چتر بودم گاهی یک شانه برای گریستن ...
گاهی خاک شدم گاهی گلدون...
گاهی نسیم و گاهی خورشید...
وقتی به خاطرات جهنمی که از سرم گذشت می خندم ...
به آدمهایی که باعث شدن بزرگ بشم درود می فرستم و به شکرانه این بهشتی
ک در درونم هست،ازخالق آفرینش سپاسگزارم....
۵.۱k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.