۲ساعت نشستیم زود شب شد
۲ساعت نشستیم زود شب شد
_بیب بریم
+اره
×شروع کردم گریه کردن
+چی شده
×چرا هر وقت میای میری
+اجی قشنگم میامدیگه تو با داداشی
×نه من تو رو میخوام
÷هه دستت درد نکنه
×نههه من تو رم میخوام ولی خب من دخترم و با دخترا راحت ترم مخصوصا اگه اون دختر ابجیم باشه
_عمو مگه نمیخوای بیای عروسی خواهرت
×شرا ( چرا )
_خب باید بریم برلی ابجیت خرید کنیم برای عروسی
×اها باشه ( بغض)
_عزیز دلم بغض نکن دیگه
×باشه ( لبخند )
+افرین حالا بیا بغلم تا ابجیت. بره
×سریع رفتم بغلش دلم برات تنگ میشه زود بیا اینجا
+خوشگلم منم دلم برات تنگ میشه باشه میام خدافظ داداش ( بغل خواهر برادری )
÷خدافظ زندگیم مرافب فندوق باش،
+:)باشه
_خدافظ
×÷خدافظ
رفتیم و سوار ماشین شدیم
+ممنون که اومدیم
_خواهش میکنم عزیزم بعدشم چرا تشکر میکنی
+اخه من برده تم
_ا.تتت فدات شمتو دوست دختر منی نه برده
+اخه هرجایی میرم با بادیگار میرم اشکام دونه دونه میریخت
_صورتشو با دستام قاب کردم و اشکاش و پاک کردم قشنگم ببین من دشمن زیاد دارم فهمیدن تو دوست دختر منی تو نقطه ضعف منی زندیگماونا هم اینا رو میدونن و از تو برای کشتن تو و من استفاده میکنن
+باشه ببخشید
_لبشو کوتاه بودسیدم دیگه نبینم این حرف و بزتی ها. باشه ؟
+چشم
_قربونت برم من
خب بریم ؟
+بریم
۳۰دیقه طول کشید تا رسیدیم
+من میرم لباس عوض کنم الان میام
_باشه نفسم
+لباسامو عوض کردم رفتن پایین تو اشپز خونه دوتا نولد درست کردم میخواستم بشقاب بردارم که از دستم افتاد میخواستم برش دارم که یکی از اون تیکه ها دستم و بدجوری برید
جیمیناومد و دستمو گذاشتم پشتم
_صدای شکستن اوند نگران شدم رفتم آشپز خونه دیدم بشقاب شکسته و...... رفتم سمت ا.ت .... زندگیم خوبی ( نگران )
+اره جیمین چیزی نشدم
_ببینمت که دیدم یه دستشو پشتش قایم کرده
ا.ت دستی که قایم کردی و بیار جلو
+اخه جیمین چی....
_ا.ت حرف گوش کن
+دستمو اوردم جلو
_ا.تتتت این چرا اینجوری
+چیزی نشد..
_ا.تت بیا بریمبراتپانسمان کنم برای استایل بغلش کردم و بردم اتاق و دستشو پانسمان کردم
عزیزم از این به بعد بیشتر مواظب خودت باش
+باشه ببخشید
_کیوت خودمی
_بیب بریم
+اره
×شروع کردم گریه کردن
+چی شده
×چرا هر وقت میای میری
+اجی قشنگم میامدیگه تو با داداشی
×نه من تو رو میخوام
÷هه دستت درد نکنه
×نههه من تو رم میخوام ولی خب من دخترم و با دخترا راحت ترم مخصوصا اگه اون دختر ابجیم باشه
_عمو مگه نمیخوای بیای عروسی خواهرت
×شرا ( چرا )
_خب باید بریم برلی ابجیت خرید کنیم برای عروسی
×اها باشه ( بغض)
_عزیز دلم بغض نکن دیگه
×باشه ( لبخند )
+افرین حالا بیا بغلم تا ابجیت. بره
×سریع رفتم بغلش دلم برات تنگ میشه زود بیا اینجا
+خوشگلم منم دلم برات تنگ میشه باشه میام خدافظ داداش ( بغل خواهر برادری )
÷خدافظ زندگیم مرافب فندوق باش،
+:)باشه
_خدافظ
×÷خدافظ
رفتیم و سوار ماشین شدیم
+ممنون که اومدیم
_خواهش میکنم عزیزم بعدشم چرا تشکر میکنی
+اخه من برده تم
_ا.تتت فدات شمتو دوست دختر منی نه برده
+اخه هرجایی میرم با بادیگار میرم اشکام دونه دونه میریخت
_صورتشو با دستام قاب کردم و اشکاش و پاک کردم قشنگم ببین من دشمن زیاد دارم فهمیدن تو دوست دختر منی تو نقطه ضعف منی زندیگماونا هم اینا رو میدونن و از تو برای کشتن تو و من استفاده میکنن
+باشه ببخشید
_لبشو کوتاه بودسیدم دیگه نبینم این حرف و بزتی ها. باشه ؟
+چشم
_قربونت برم من
خب بریم ؟
+بریم
۳۰دیقه طول کشید تا رسیدیم
+من میرم لباس عوض کنم الان میام
_باشه نفسم
+لباسامو عوض کردم رفتن پایین تو اشپز خونه دوتا نولد درست کردم میخواستم بشقاب بردارم که از دستم افتاد میخواستم برش دارم که یکی از اون تیکه ها دستم و بدجوری برید
جیمیناومد و دستمو گذاشتم پشتم
_صدای شکستن اوند نگران شدم رفتم آشپز خونه دیدم بشقاب شکسته و...... رفتم سمت ا.ت .... زندگیم خوبی ( نگران )
+اره جیمین چیزی نشدم
_ببینمت که دیدم یه دستشو پشتش قایم کرده
ا.ت دستی که قایم کردی و بیار جلو
+اخه جیمین چی....
_ا.ت حرف گوش کن
+دستمو اوردم جلو
_ا.تتتت این چرا اینجوری
+چیزی نشد..
_ا.تت بیا بریمبراتپانسمان کنم برای استایل بغلش کردم و بردم اتاق و دستشو پانسمان کردم
عزیزم از این به بعد بیشتر مواظب خودت باش
+باشه ببخشید
_کیوت خودمی
۵۷.۰k
۱۹ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.