به خیالم

به خیالم
قدم های تو بود
که این چنین تند در سینه ام می زد...

#ܭُنج‌‌ِخیـاܠ
دیدگاه ها (۰)

چه نزدیک است جانِ تو به جانمکه هر چیزی که اندیشی بِدانَمضمیر...

اونجا که شهریار میگه:دگران خوشگلِ یک عضو و تو سر تا پا خوب.....

یک روز به اتفاق صحرا من و تواز شهر برون شویم تنها من و تودان...

هله پیوسته سرت سبز و لبت خندان بادهله پیوسته دل عشق ز تو شاد...

من این قسمت ویدیو گریم بند نمی اومد قلبم داشت می اومد

دقیقا همون زخمی که که تو بچگی جاشیل زد تو سینه جامیونگ تو بز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط