میدونی موقع تولد وقتی خدا داشت بدرقه مون میکرد چی گفت

میدونی موقع تولد ، وقتی خدا داشت بدرقه مون میکرد ، چی گفت ؟
گفت : داری به دنیایی میری که غرورت رو میشکنن و به احساس پاکت سیلی میزنن !!!
نکنه ناراحت بشی ..!
من تو کوله پشتیت ،
عشق گذاشتم تا ببخشی ...
خنده گذاشتم تا بخندی ...
اشک گذاشتم تا گریه کنی ...
مرگ گذاشتم تا بدونی دنیا ارزش بدی کردن رو نداره ...
پس ، خوب باش و خوبی کن ...
دیدگاه ها (۱)

بهش گفتم از چشم افتادن یعنی چی؟ "گفت: بعضی آدما یکاری میکنن ...

روغن به روی آب ندارد فضیلتیبا ما به جای چرب زبانی زلال باشگی...

چه جالب است:ناز را می کشیم..آه را می کشیم..انتظار را می کشیم...

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط