مارالم !!!
مارالم !!!
مادر نادیای خیال من ...
من برای اثبات دوست داشتنت
به اتش کشیدم تمام خود وداشته هایم را واز تمام من اکنون جز مشتی خاکسترنمانده ،من تمام سالها وروزهای نبودنت را وفادارانه ومتعهد در تنهایی هایم سپری کردم چه دردها و اشکها که نکشیدم ونریختم ،چه شبها وروزها که با دلی پراز اضطراب واشوب که نگذراندم ...
من باقاطعیت میگویم که من اخرین ققنوس عاشق این دیارم وزمان درستی گفتارم را به اثبات خواهد رساند ...
اکنون که خاکستری بیش ازمن نمانده ققنوس وار برای تولدی دیگر در کوششم
اما بهانه میخواهم وتنها تویی بهانه تولد دوباره ام ...
اکنون دیگر بودن ونبودنم بدست تو است تو بخواه باشم یا نلباشم ....
مادر نادیای خیال من ...
من برای اثبات دوست داشتنت
به اتش کشیدم تمام خود وداشته هایم را واز تمام من اکنون جز مشتی خاکسترنمانده ،من تمام سالها وروزهای نبودنت را وفادارانه ومتعهد در تنهایی هایم سپری کردم چه دردها و اشکها که نکشیدم ونریختم ،چه شبها وروزها که با دلی پراز اضطراب واشوب که نگذراندم ...
من باقاطعیت میگویم که من اخرین ققنوس عاشق این دیارم وزمان درستی گفتارم را به اثبات خواهد رساند ...
اکنون که خاکستری بیش ازمن نمانده ققنوس وار برای تولدی دیگر در کوششم
اما بهانه میخواهم وتنها تویی بهانه تولد دوباره ام ...
اکنون دیگر بودن ونبودنم بدست تو است تو بخواه باشم یا نلباشم ....
۴.۱k
۰۵ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.