این بار
این بار
حصار ڪلمات را می شڪـنم
و دلم را به قاصدڪ هاے آواره می سپارم...
براے از تو ڪَفتن نیازے به ڪـلام نیست
از تو ڪه بڪَویم ، اشڪی بیبهانه از آسمان چشمهایم می بارد...
واژه ها در رڪَِ سخنم می جوشد
و جملات در نوڪـ قلم به رقص در میآیند و
می نڪَارد..می نویسد ،
از غم و از دلتنڪَیها....
و این ڪه هنوز
#دوستتدارم.....!! 🎻♡
#عباس_معروفی
𝓈𝒶𝓂𝒾𝓇𝒶_𝓁ℴ𝓋ℯღ
#𝒔𝒂𝒎𝒊_𝒆𝒅𝒊𝒕
حصار ڪلمات را می شڪـنم
و دلم را به قاصدڪ هاے آواره می سپارم...
براے از تو ڪَفتن نیازے به ڪـلام نیست
از تو ڪه بڪَویم ، اشڪی بیبهانه از آسمان چشمهایم می بارد...
واژه ها در رڪَِ سخنم می جوشد
و جملات در نوڪـ قلم به رقص در میآیند و
می نڪَارد..می نویسد ،
از غم و از دلتنڪَیها....
و این ڪه هنوز
#دوستتدارم.....!! 🎻♡
#عباس_معروفی
𝓈𝒶𝓂𝒾𝓇𝒶_𝓁ℴ𝓋ℯღ
#𝒔𝒂𝒎𝒊_𝒆𝒅𝒊𝒕
۲۸.۹k
۱۰ اسفند ۱۴۰۱