بار غم سالیان را بر دوش میکشیم و نمیدانیم کولهبار قرار است تا به ...

#

بار غم سالیان را بر دوش می‌کشیم و نمی‌دانیم کوله‌بار قرار است تا به کی بر دوش خسته‌مان سنگینی کند.
این جهان برای تحمل، حنجره‌ای می‌خواهد بی‌پروا. باید زد زیر آواز. بی ترس از دیوانه خطاب شدن یا عاشق خطاب شدن. مردم بیش از هر عضو دیگری از زبان و انگشت اشاره‌شان استفاده می‌کنند. بگذار ما را با انگشت نشان دهند‌ بگذار پشت سر ما تا می‌توانند حرف بزنند. ما صدایمان را بلند می‌کنیم و با حزن می‌خوانیم: ساغرم شکست ای ساقی...
دیدگاه ها (۲)

#پاييز امد🍁🍁🍁همان فصلي كه عاشقش بوديميبيني؟!مهر همان مهر ساب...

‏از مهم‌ترین کارهایی که به عنوان یک آدم بزرگ می‌توانید انجام...

عاشق که باشیبه جای گره شال زن،گره ابرویش را باز می کنیعاشق ک...

بعد از او در جهانِ من...فصلی شکل گرفت به نام تنهاییکه در جها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط