خراباتی...
خراباتی...
گاه آوای یه موسیقی،
گذر از یه خیابان،دیدن یه مکان، پای آدمی از زمین کنده، میبرد به
عمق احساس یک خاطره.. ¡!
ساقیا، از در میخانه نرونم،
خونه امیدمه بزار بمونم
مپرس از من چرا با دبه توی شهر میگردی...
شـــرابی کهنه میخواهم،، که مرد افکن بود، زورش.. 🍃
گاه آوای یه موسیقی،
گذر از یه خیابان،دیدن یه مکان، پای آدمی از زمین کنده، میبرد به
عمق احساس یک خاطره.. ¡!
ساقیا، از در میخانه نرونم،
خونه امیدمه بزار بمونم
مپرس از من چرا با دبه توی شهر میگردی...
شـــرابی کهنه میخواهم،، که مرد افکن بود، زورش.. 🍃
۷.۵k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.