معلمی به جز آغوش خانواده نبود

چه بود حاصل دنیا، اگر اراده نبود؟
اگر امید رسیدن میان جاده نبود؟

من و تو وارث بال پرنده‌ای هستیم
که جز در اوج فلک، هرگز ایستاده نبود

تمام عمر به دستش دخیل می‌بستیم
اگرچه طبق سندها امام‌زاده نبود

#پدر که نان شبش را به #عشق ما اندوخت
ولی دریغ که هنگام استفاده، نبود

بدون او شب اندوه را چه می‌کردیم؟
#چراغ_خانه اگر چهره‌اش گشاده نبود

چراغ #خانه زنی بود بی‌گمان که خدا
میان سینه‌ی او جز #صفا نهاده نبود!!

به ما اگر گرِهِ سخت #زندگی وا شد
مگر به #برکت این #سفره های #ساده نبود

زمانه سخت زمین زد سواره‌هایی را
که در معیّت شان لشکری پیاده نبود

من و تو عالِمِ عشقیم و بی‌گمان ما را
معلمی به جز آغوش #خانواده نبود
دیدگاه ها (۱)

دیدم که برنداشت کسی نَعشم از زمینخود نعشِ خود به شانه گرفتم،...

یا ناقص‌الکمالیم یا کامل‌القصوریم

به احترام باران

گردنِ معشوق می‌افتد گناهِ عاشقانگر زلیخا بد شود یوسف به #زند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط