شب گریه می کنم

شب گریه می کنم
صبح با خودم صلح می کنم
ظهر با ذهنم، می جنگم
عصر بحثمان میشود
غروب برای قلبم چای میریزم
و با مغزم آشتی می کنم
اما شب، دوباره
دعوایمان می شود
و گریه ام می گیرد!
مغز پر حرف،
زندگی را سخت تر می کند.
دیدگاه ها (۰)

از یه جایی به بعد، بغض زود به زود سراغ آدم میاد. مثل همون جم...

یه وقت هايى، يه آدم هايى، يه جاهايى،يه حرف هايىبهت ميزننكه ا...

در من دخترکی پر از شور و نشاط ، تمام روز ، با شادترین موزیک ...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

شب، بوی گیسوانت را دارد.بادی که از سمت پنجره می‌وزد، ردّ لبخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط