روزی آمد پیشم/ لبخندی زد و گفت/ بیا با هم باشیم آخه من خی
روزی آمد پیشم/ لبخندی زد و گفت/ بیا با هم باشیم آخه من خیلی تنهام/ بهش لبخندی زدمو گفتم باشه/ یه روز اومد پیشم گفت می خوام برم یه جای دور/ تو هم بیا آخه من خیلی تنهام/ بهش لبخند زدمو گفتم باشه/ روزی نامه ای داد/ نوشته بود من اینجا/ با یکی آشنا شدم/ آخه اینجا خیلی تنهام/ براش لبخند کشیدم و گفتم/ خیلی خوبه آخه منم تنهام/ روز دیگر نامه ای داد/ نوشته بود/ من می خوام با این دوستم تا ابد باشم/ آخه من خیلی تنهام/ براش یه لبخند کشیدم و نوشتم خیلی خوبه/ ولی تنها چیزی که خوشحالم می کنه اینه که اون دیگه تنها نیست و اون نمی دونه که من هنوزم تنهای تنهام
۱۰.۷k
۲۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.