دخترکی در کوچه راه می رود،
دخترکی در کوچه راه میرود،
با بستنی که در دست دارد،
سردی قلههای دوردست در زیر لباش،
خنکی رودخانههای جاری در رگهایاش،
و عسل کندوی درهها بر روی زباناش،
اما در چشماناش، نشانهای برق میزند
که از آن نمیتوانم، گوشهی کمسویی را برای شما بازگو کنم...
👤یدالله مفتون امینی
#Nostálgico_Time
با بستنی که در دست دارد،
سردی قلههای دوردست در زیر لباش،
خنکی رودخانههای جاری در رگهایاش،
و عسل کندوی درهها بر روی زباناش،
اما در چشماناش، نشانهای برق میزند
که از آن نمیتوانم، گوشهی کمسویی را برای شما بازگو کنم...
👤یدالله مفتون امینی
#Nostálgico_Time
۱۳.۴k
۲۰ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.