آمدی با بودنت این خسته را عاشق کنی
🍒🌱آمدی با بودنت ، این خسته را عاشق کنی؟
یا بمیرانی مرا، روحم زِ تَن فارغ کنی؟
هرچه بود این آمدن ، با دیدنت ، دل واله شد!!!
نیک باشد اینکه خود ، در قلبِ من خالق کنی
در سرایِ دولتم هرگز گمان بر کَس نبود
آمدی تا خویش را با باورم صادق کنی
آتش عشقت که نه! خاکسترش هم کافی است
تا شوی شیرین و خوبان را به خود شایق کنی
ماجرای عشق به لیلی ، کذب یا افسانه نیست
میرسد روزی که چون مجنون مرا بالغ کنی!
واژه واژه این غزل ، شرحی زِ این دلدادگیست
شعرِ من اعجازِ توست، چون معتزل ناطق کنی
در پی دیدار تو " تنها " به دورِ شمع سوخت
کاش شیدایم شوی ، پروانه را لایق کنی🍒🌱
#محمدحسن_تنها
یا بمیرانی مرا، روحم زِ تَن فارغ کنی؟
هرچه بود این آمدن ، با دیدنت ، دل واله شد!!!
نیک باشد اینکه خود ، در قلبِ من خالق کنی
در سرایِ دولتم هرگز گمان بر کَس نبود
آمدی تا خویش را با باورم صادق کنی
آتش عشقت که نه! خاکسترش هم کافی است
تا شوی شیرین و خوبان را به خود شایق کنی
ماجرای عشق به لیلی ، کذب یا افسانه نیست
میرسد روزی که چون مجنون مرا بالغ کنی!
واژه واژه این غزل ، شرحی زِ این دلدادگیست
شعرِ من اعجازِ توست، چون معتزل ناطق کنی
در پی دیدار تو " تنها " به دورِ شمع سوخت
کاش شیدایم شوی ، پروانه را لایق کنی🍒🌱
#محمدحسن_تنها
- ۵.۱k
- ۰۹ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط