.
.
بعد تو فاتحه ی قلب خودم را خواندم
هرکسی سمت دلم بعد تو آمد , راندم
بعد تو هیچکسی همدم و همراهم نیست
هر که را خواست دلم ، رو به تو برگرداندم
بعد تو عقل به من حکم فراموشی داد
عقل را شستم و دیوانه ی چشمت ماندم
بعد تو صورت چون ماه تو را خواست دلم
خون دل از رقبا خوردم و دل سوزاندم
همه گفتند مگر عاشق و دیوانه نبود
همه جا طعنه زدند و من از آن درماندم
بعد تو بار غمت ماند به دوشم اما
اینکه با او تو خوشی را به خودم فهماندم...
بعد تو فاتحه ی قلب خودم را خواندم
هرکسی سمت دلم بعد تو آمد , راندم
بعد تو هیچکسی همدم و همراهم نیست
هر که را خواست دلم ، رو به تو برگرداندم
بعد تو عقل به من حکم فراموشی داد
عقل را شستم و دیوانه ی چشمت ماندم
بعد تو صورت چون ماه تو را خواست دلم
خون دل از رقبا خوردم و دل سوزاندم
همه گفتند مگر عاشق و دیوانه نبود
همه جا طعنه زدند و من از آن درماندم
بعد تو بار غمت ماند به دوشم اما
اینکه با او تو خوشی را به خودم فهماندم...
۱۱.۸k
۲۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.