گاهی اوقات آدم یه چیزی رو - دوست - داره ،
گاهی اوقات آدم یه چیزی رو - دوست - داره ،
مثلا رنگ طوسی رو - دوست - داره ،
گیتار - دوست - داره ،
تهچین - دوست - داره ،
سفر کردن رو - دوست - داره .
یه وقتی هم هست که آدم یه چیزی رو - خیلی دوست - داره ؛
مثلا خونوادش رو - خیلی دوست - داره ،
رفیق صمیمیشو - خیلی دوست - داره ،
کتاب خوندن رو - خیلی دوست - داره!
اما یه موقعهایی هست ؛
که آدم یه چیزی رو اونقدر دوست داره که توی اون دو دسته ی قبلی نمیشه بهش جایی داد ،
اصلا نمیشه اسمشو [ دوست داشتن ] گذاشت . همین موقعها که آدم یدفعه بدون اینکه متوجه بشه به سمت اون چیز تغییر میکنه و خم میشه ؛
بدون اینکه متوجه بشه میبینه که بدون اون چیز نمیتونه زندگی کنه !
اصلا انگار یه جور جادوی قدیمی خیلی قوی باشه ، همونا که کنترل آدم رو به دست میگیره و خودت هم خوشت میاد که کنترل بشی!
یه جور حس عجیب و غریبی که بعضیا بهش میگن " عشق " بعضیا هم میگن از همین خرافاتی که توی فیلم های رمانتیک هست!
میدونی چجوری دوستت دارم؟؟
همین مدل آخری !("
مثلا رنگ طوسی رو - دوست - داره ،
گیتار - دوست - داره ،
تهچین - دوست - داره ،
سفر کردن رو - دوست - داره .
یه وقتی هم هست که آدم یه چیزی رو - خیلی دوست - داره ؛
مثلا خونوادش رو - خیلی دوست - داره ،
رفیق صمیمیشو - خیلی دوست - داره ،
کتاب خوندن رو - خیلی دوست - داره!
اما یه موقعهایی هست ؛
که آدم یه چیزی رو اونقدر دوست داره که توی اون دو دسته ی قبلی نمیشه بهش جایی داد ،
اصلا نمیشه اسمشو [ دوست داشتن ] گذاشت . همین موقعها که آدم یدفعه بدون اینکه متوجه بشه به سمت اون چیز تغییر میکنه و خم میشه ؛
بدون اینکه متوجه بشه میبینه که بدون اون چیز نمیتونه زندگی کنه !
اصلا انگار یه جور جادوی قدیمی خیلی قوی باشه ، همونا که کنترل آدم رو به دست میگیره و خودت هم خوشت میاد که کنترل بشی!
یه جور حس عجیب و غریبی که بعضیا بهش میگن " عشق " بعضیا هم میگن از همین خرافاتی که توی فیلم های رمانتیک هست!
میدونی چجوری دوستت دارم؟؟
همین مدل آخری !("
۵۶.۸k
۲۱ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.