اگه بخوام حالمو به سبک رمان های کلاسیک توصیف کنم:
اگه بخوام حالمو به سبک رمان های کلاسیک توصیف کنم:
چشم هایی به قرمزی گل های رز دسته گل عروس که پیوندی چندین و چند ساله را آغاز میکند..لب هایی به خشکی کویری بی آب و علف در جستجو برای یافتن قطره ای آب و مبادا روزی تشنگی اش سیراب شود..تلخی به مزه قهوه ای در روزی سرد و بارانی در یکی از کافه های پاریس به فکر آن معشوق که نمیداند تو کجایی...پیشانی به داغی سوزاندن قلب های معشوقتان.. بدنی بیجان همچو سربازان جنگ جهانی اول که برای حفظ جان خانواده خود تلاش کردند..در طرفی از بینی دریایی خروشان و در طرفی دیگر خشکیده ترین خشکی جهان...
حاجی جدا چرا؟الان این ششمین صفحه ایه که داره درمورد لباس دختره توضیح میده🗿💔
چشم هایی به قرمزی گل های رز دسته گل عروس که پیوندی چندین و چند ساله را آغاز میکند..لب هایی به خشکی کویری بی آب و علف در جستجو برای یافتن قطره ای آب و مبادا روزی تشنگی اش سیراب شود..تلخی به مزه قهوه ای در روزی سرد و بارانی در یکی از کافه های پاریس به فکر آن معشوق که نمیداند تو کجایی...پیشانی به داغی سوزاندن قلب های معشوقتان.. بدنی بیجان همچو سربازان جنگ جهانی اول که برای حفظ جان خانواده خود تلاش کردند..در طرفی از بینی دریایی خروشان و در طرفی دیگر خشکیده ترین خشکی جهان...
حاجی جدا چرا؟الان این ششمین صفحه ایه که داره درمورد لباس دختره توضیح میده🗿💔
۲.۷k
۱۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.