عشقیعنیبویموهایشتوراویرانکند

#عشق_یعنی_بوی_موهایش_تو_را_ویران_کند
چهره اش حال پریشان تو را عریان کند

چشمهایش عامل سلاخی قلبت شود
روح بیمارت را به ناز چشم خود درمان کند

لعل لبهایش چو گیلاس بروجردی شود
طعم آن ویرانیت را آه ، صد چندان کند

وای از آن سینه که چون برف سفید کوهسار
این تن رنجور را برنا و یخبندان کند

این حریر امن او اینجا و آنجا هر کجا
روح سختت را لطیف و تازه چون باران کند

ماه پیشانی شعر و بوسه و رقص و غزل
عاقبت عزم منِ بیمار سرگردان کند

گرد راه او شود فرش از تمام شعر من
با کلامش هومن سرگشته را زندان کند...
دیدگاه ها (۰)

#‌ࡅߺ߳ߊ‌‌_̇ࡅܦ߭ࡄ_ܥ‌ߊ‌‌ܝ‌َܩ_ܦ߳ܠࡅߺ߲ــܩ_ߊ‌‌ܦ߳ߊ‌‌ܩࡅߺ߳ࡏަߊ‌‌ܣِ_ࡅߺ߳ﻭࡄ...

#تُرا_در_بيڪران_دنياے_تنهايان_رهايٺ ،من نخـــــــــــــــواه...

#هم_رفتنم_خطاست_و_هم_بازگشتنمچون اره در گلوی سپیدار مانده‌ام...

#بشنو_ای_جلادمی‌خروشد خشم در شیپورمی‌کوبد غضب بر طبلهر طرف س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط