عشق یعنی بوی موهایش تو را ویران کند
#عشق_یعنی_بوی_موهایش_تو_را_ویران_کند
چهره اش حال پریشان تو را عریان کند
چشمهایش عامل سلاخی قلبت شود
روح بیمارت را به ناز چشم خود درمان کند
لعل لبهایش چو گیلاس بروجردی شود
طعم آن ویرانیت را آه ، صد چندان کند
وای از آن سینه که چون برف سفید کوهسار
این تن رنجور را برنا و یخبندان کند
این حریر امن او اینجا و آنجا هر کجا
روح سختت را لطیف و تازه چون باران کند
ماه پیشانی شعر و بوسه و رقص و غزل
عاقبت عزم منِ بیمار سرگردان کند
گرد راه او شود فرش از تمام شعر من
با کلامش هومن سرگشته را زندان کند...
چهره اش حال پریشان تو را عریان کند
چشمهایش عامل سلاخی قلبت شود
روح بیمارت را به ناز چشم خود درمان کند
لعل لبهایش چو گیلاس بروجردی شود
طعم آن ویرانیت را آه ، صد چندان کند
وای از آن سینه که چون برف سفید کوهسار
این تن رنجور را برنا و یخبندان کند
این حریر امن او اینجا و آنجا هر کجا
روح سختت را لطیف و تازه چون باران کند
ماه پیشانی شعر و بوسه و رقص و غزل
عاقبت عزم منِ بیمار سرگردان کند
گرد راه او شود فرش از تمام شعر من
با کلامش هومن سرگشته را زندان کند...
۴.۰k
۲۶ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.