ندانمت ک چه گویمتو هردو چشم منی

ندانمت ک چه گویم،تو هردو چشم منی،
که بی وجود شریفت من جهان را نمی‌بینم
دورترین اما نزدیکترین ب قلبِ من
تو یه تیکه خیلی بزرگ از قلب کوچیک منی...
شکر که خدا را دارم و بعد از خدا، تو را!
که حضورت عجیب الزامی‌ست عزیزدلم،
که حضورت، عجیب، الزامی‌ست...
تو همان پناهنده‌ترین آغوش،
در لبه‌ی آخرین پرتگاه جهانی برای من،
که مرا از نومیدی و سقوط می‌رهانی
و به زیستن، و ادامه دادن امیدوار می‌کنی...
جهانی که تو را دارد، محال است جای خوبی برای زیستن نباشد!
محال است من در جهان دیگری و بدون حضور
شفابخش تو؛ التیام و امید را پیدا کنم.
تو همانی که
خواستم زنده بمانم وفکر کردن به تو
تنها سلاحم ؛ تنها کمانم ؛تنها سنگم بود...
تو همونی ک اگه ی روز نباشی ، دیگ من نیستم…
تو همونی ک در برابرت نه غرور دارم ، نه اراده!
تو یه تیکه از
قلبـــــــــــــــــــ❤ـــمی ؛
نفســـــــــمی،
همدمی، همدلی، همرازی ،پناهی ،آرامشی
تو امن‌ترین نقطه‌ی دنیای منی

꧁༒ 👑 💎•༒꧂

به گمانم عشق را می‌توان لمس کرد
به گمانم همین که دوری و در خیالم نزدیک
عشق را می توان خواند از چشمانش
در دورترین نقطه جهان هم باشی در خیالم نزدیک
دور ترین من ،نزدیک ترینی به من
در جان و تن من ماندگار ترینی♥️
دیدگاه ها (۰)

#باران 🦋

#باران 🦋😔

#باران 🦋

#باران 🦋

تک پارتی از جیهوپ

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۲۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط