بیا کپشن

بیا کپشن`
سلام بچه ها ی اتفاق خنده دار افتاده برام برای خودم خنده داره شما رو نمیدونم .
من چند روز پیش عروسی بودم بعد کسی ک رو آجیم کراشه(خب بزار بگم شوهر خواهرم قراره بشه من آجیم رو براش جور کردم😃)خ بعد این ی داداش داره این همش بمن نگاه می‌کرد بعد من می‌خندیدم می‌خندید بعد منم دیگه پسر خاله هم زیادن دیگه باهاشون نشستیم رو ی میز این مارو میدید بعد ب داداشش ی چیز میگفت بعد پسر خالم اینو دید رفت تو گوشش ی چیز گفت بعد این دوباره همون کارو کرد اون یکی پسر خالم رفت ی چیز گفت دم گوشش بعد من یچیز تو ماشین جا گذاشتم رفتم ک بیارم اون یکی پسر خالم(تا الان شد سه تا پسر خاله اما پسر خاله های من زیاد ترن  هههه😏)گفت کجا در گوشش گفتم یچیز تو ماشین جا گذاشتم میخام برم بیارم اما اون باهام شوخی کنه ک گفت چی بعد همون پسره آمد کنار در بعد من خیلی بلند تر کنار گوش پسر خالم حرفم رو تکرار کردم ک پسره بهم نگاه کرد بعد من ک رفتم وسیله ام رو آوردم پسر کنار در مونده بود ک درو برام باز کرد ک من کراش زدم روش😁😁