ایران گلستانم!
ایران گلستانم!
با وجود تمام زیبایی های بی حد و اندازه و نعمات بیکرانت در آتش ظلم مسئولانِ فقیرت میسوزی...
فقر که همیشه فقر ثروت نیست...
فقر ایمان، فقر فهم و شعور، مهمتر از همه ،فقر انسانیّت و فقر ترس از خداوند...
آری مسئولانت غنی هستند...
غنی از مال و ملک و ثروت های بیشماری که از هر راه و بی راهی کسب کرده اند...
نوای بینوایی انسانیّت و ترس از خداوند کارگزارانت به گوش فلک نیز رسیده است....
مردمت هنوز سیاهپوش معدن یورت،کشتی سانچی،ساختمان پلاسکو،زلزله ی کرمانشاه،حوادث بی پایان جاده ها هستند و باز "ایران من تسلیت"ها شروع شد.
مقصر خودمانیم،زمین و زمان از اعمال و کردارمان به ستوه آمده اند؛آخر چقدر ظلم،اختلاس،احتکار،فساد در بانکداری هایمان،رانت خواری،فاصله ی طبقاتی که یکی در فقر دست و پا بزند و دیگری در ثروت غرق شود،سوءمدیریت دولتهای نالایق،مجلس رشوه بگیر،شهردارها-اعضای شورای شهرها-وکلا-دادستان ها و قاضی های فاسد در قوه ی قضائیه،
بیسوادی هایمان در انتخاب فرد اصلح برای اداره ی امور کشورمان،
انتخابهای تعصبی-جناحی،افرادی نادان که پشت سر شهره های هنر و ورزش و سیاست این مرز و بوم راه می افتند که جز به خود و اهداف و رفاه دنیویشان به هیچکس و هیچ چیز نمی اندیشند.
مشکل از خود ماست نه رهبرمان...
خداوند آدمی را مختار آفریده.....
دیر زمانی است که آسمان از اعمال و کردارمان خسته و درمانده شده و رحمت الهی را از ما دریغ کرده اند...
نه برفی نه بارانی..
و این بار آسمان،زمینیان را پس میزند و زمین را در آغوش میکشد.
در زلزله ی کرمانشاه زمین رنجور از آدمیان فریاد میزند و بیرون میریزد،اینک عناصر اربعه(آب-آتش-خاک-باد)به صحنه آمده اند دریا و آبها هم تو را عزادار کرده اند و شهید شدن تعداد زیادی از مردمانت ماحصل این ملولی دریاست...
آتش ساختمان پلاسکو،آتش به دل مردمانت انداخت.
خاک و سنگ معدن یورت آزادشهر بر سر عدّه ای از مردمت آوار شد
و مصیبت را بر سر خانواده هایشان و همه ی ما آوار کرد.... از عناصر اربعه فقط باد مانده،باد چه خوابی برایمان دیده؟چه نقشه ای برایمان کشیده؟
زبانم لال نکند طوفانی در راه باشد؟
اگر کمی بیندیشیم ایران جاوید گورستان آرزوهایمان گردیده..
کشورم!!!
با وجود تمام زیبایی های بی حد و اندازه و نعمات بیکرانت در آتش ظلم مسئولانِ فقیرت میسوزی...
فقر که همیشه فقر ثروت نیست...
فقر ایمان، فقر فهم و شعور، مهمتر از همه ،فقر انسانیّت و فقر ترس از خداوند...
آری مسئولانت غنی هستند...
غنی از مال و ملک و ثروت های بیشماری که از هر راه و بی راهی کسب کرده اند...
نوای بینوایی انسانیّت و ترس از خداوند کارگزارانت به گوش فلک نیز رسیده است....
مردمت هنوز سیاهپوش معدن یورت،کشتی سانچی،ساختمان پلاسکو،زلزله ی کرمانشاه،حوادث بی پایان جاده ها هستند و باز "ایران من تسلیت"ها شروع شد.
مقصر خودمانیم،زمین و زمان از اعمال و کردارمان به ستوه آمده اند؛آخر چقدر ظلم،اختلاس،احتکار،فساد در بانکداری هایمان،رانت خواری،فاصله ی طبقاتی که یکی در فقر دست و پا بزند و دیگری در ثروت غرق شود،سوءمدیریت دولتهای نالایق،مجلس رشوه بگیر،شهردارها-اعضای شورای شهرها-وکلا-دادستان ها و قاضی های فاسد در قوه ی قضائیه،
بیسوادی هایمان در انتخاب فرد اصلح برای اداره ی امور کشورمان،
انتخابهای تعصبی-جناحی،افرادی نادان که پشت سر شهره های هنر و ورزش و سیاست این مرز و بوم راه می افتند که جز به خود و اهداف و رفاه دنیویشان به هیچکس و هیچ چیز نمی اندیشند.
مشکل از خود ماست نه رهبرمان...
خداوند آدمی را مختار آفریده.....
دیر زمانی است که آسمان از اعمال و کردارمان خسته و درمانده شده و رحمت الهی را از ما دریغ کرده اند...
نه برفی نه بارانی..
و این بار آسمان،زمینیان را پس میزند و زمین را در آغوش میکشد.
در زلزله ی کرمانشاه زمین رنجور از آدمیان فریاد میزند و بیرون میریزد،اینک عناصر اربعه(آب-آتش-خاک-باد)به صحنه آمده اند دریا و آبها هم تو را عزادار کرده اند و شهید شدن تعداد زیادی از مردمانت ماحصل این ملولی دریاست...
آتش ساختمان پلاسکو،آتش به دل مردمانت انداخت.
خاک و سنگ معدن یورت آزادشهر بر سر عدّه ای از مردمت آوار شد
و مصیبت را بر سر خانواده هایشان و همه ی ما آوار کرد.... از عناصر اربعه فقط باد مانده،باد چه خوابی برایمان دیده؟چه نقشه ای برایمان کشیده؟
زبانم لال نکند طوفانی در راه باشد؟
اگر کمی بیندیشیم ایران جاوید گورستان آرزوهایمان گردیده..
کشورم!!!
۴.۲k
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.