دلتنگ که می شوم، حس تک بیت های عاشقانه ای را دارم که دور
دلتنگ که می شوم، حس تک بیت های عاشقانه ای را دارم که دور ریخته شده اند؛ نمی دانم به کجا باید پناه ببرم.
زمزمه می شوم گوشه ی لب های عاشقانی که دیگر همراه یکدیگر نیستند.
نظیر شب های شاملو؛ به همان اندازه محزون...
اشک می شوم گوشه ی چشمان دخترهای عاشقی که از عشق پاک و نابشان دم نمی زنند.
غمگین می شوم؛ همانند دخترک کبریت فروش اما، نجاتی در کار نخواهد بود...
در بهت رفتن آنان که بودند و دیگر نیستند می مانم، در وهم بودنشان زندگی می گذرانم و در سرمای زمستان دلتنگی یخ می زنم
زمزمه می شوم گوشه ی لب های عاشقانی که دیگر همراه یکدیگر نیستند.
نظیر شب های شاملو؛ به همان اندازه محزون...
اشک می شوم گوشه ی چشمان دخترهای عاشقی که از عشق پاک و نابشان دم نمی زنند.
غمگین می شوم؛ همانند دخترک کبریت فروش اما، نجاتی در کار نخواهد بود...
در بهت رفتن آنان که بودند و دیگر نیستند می مانم، در وهم بودنشان زندگی می گذرانم و در سرمای زمستان دلتنگی یخ می زنم
۷.۴k
۰۶ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.