من در آن لحظه
من در آن لحظه
که چشم تو به من مینگرد
برگ خشکیدۀ ایمان را
در پنجۀ باد،
رقص شیطانی خواهش را
در آتش سبز!
نور پنهانی بخشش را
در چشمۀ مهر،
اهتزاز ابدیت را میبینم!
بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست
اهتزاز ابدیت را یاری تماشایم نیست!
کاش میگفتی چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست . . .
{فِرِیدؤنِ مُشیری}
که چشم تو به من مینگرد
برگ خشکیدۀ ایمان را
در پنجۀ باد،
رقص شیطانی خواهش را
در آتش سبز!
نور پنهانی بخشش را
در چشمۀ مهر،
اهتزاز ابدیت را میبینم!
بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست
اهتزاز ابدیت را یاری تماشایم نیست!
کاش میگفتی چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست . . .
{فِرِیدؤنِ مُشیری}
۱.۳k
۰۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.