صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد

صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد
ور نه اندیشه این کار فراموشش باد

آن که یک جرعه می از دست تواند دادن
دست با شاهد مقصود در آغوشش باد

پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد

شاه ترکان سخن مدعیان می‌شنود
شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد

گر چه از کبر سخن با من درویش نگفت
جان فدای شکرین پسته خاموشش باد

چشمم از آینه داران خط و خالش گشت
لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد

نرگس مست نوازش کن مردم دارش
خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد

به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ
حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد

#حافظ
#کاکاوند
#یارجان
دیدگاه ها (۱)

و امروز جمعه است...روزی که روز شماست آقاجان!روزی که چشمها به...

لحظه نامگذاری پیامبر اکرم (ص)

تا وقتی آدم کوچولو باشی و بخوای همه چیز رو از دریچه نگاه تنگ...

با داده قناعت کن و با داد بزیدر بند تکلف مشو، آزاد بزیدر به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط