شهادت امام علی علیه السلام
#کلیپ_مذهبی
#شهادت_امام_علی_علیه_السلام
#چند_خط_شعر
#چند_بیت_جنون
كیست این مرد كه شب كیسهی خرما میبرد
روز میآمد و از سینه نفسها میبرد
كیست این مرد كه تا تیغ به بالا میبرد
#رزم_را_با_مدد_از_حضرت_زهرا_میبرد
این خدا نیست ولی مقصدِ هر راه است این
#اَشهدُ_اَنَّ_علیّاً_ولیّ_الله است این
كیست این شیر كه از خصم جگر در آورد
از میانِ كمرش تیغِ دوسر در آورد
از دلیرانِ عرب جمله پدر در آورد
یا علی روز و شب و شمس و قمر میگویند
#ها_علی_بشرٌ_کیف_بشر میگویند
گاه دریا و گهی بارش و باران میشد
گاه بابای یتیمان دلِ ویران میشد
به سرِ دوش گهی مَركبِ طفلان میشد
خوشیِ كاسۀ شیر و كفی از نان میشد
مثلِ ما حیف یتیمان همگی تنهایند
همگی منتظرِ آمدنِ بابایند
وای از امروز حسن گوشۀ بستر افتاد
باز هم یادِ غمِ بسترِ مادر افتاد
خواهر افتاد زمین تا كه برادر افتاد
یادِ روزی كه رویِ مادرشان دَر افتاد
هیزم و آتش و كابوس عجب بد دردی است
ضربِ نا مَحرم و #ناموس عجب بدر دردی است
قنفذ از راه از آن لحظه كه آمد میزد
تازه میكرد نفس را و مجدد میزد
وای از دستِ مغیره چقدر بد میزد
جای هر كس كه در آن روز نمیزد میزد
آخرین حرفِ علی بود خواهش میكرد
زینبش را به اباالفضل سفارش میكرد
زینبش ماند ببیند غمِ حنجرها را
ماند تا داد كِشد غارتِ پیكرها را
تا كند جمع تنِ پارۀ اكبرها را
#كرد_محكم_گرهِ_معجرِ_دخترها_را
دید در گودی گودال حرامیها را
تبر كوفی و سر نیزۀ شامیها را
[#حسن_لطفی]
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/reel/Cq9LUD-gq_g/?igshid=ZGY5ODdmOGM=
#شهادت_امام_علی_علیه_السلام
#چند_خط_شعر
#چند_بیت_جنون
كیست این مرد كه شب كیسهی خرما میبرد
روز میآمد و از سینه نفسها میبرد
كیست این مرد كه تا تیغ به بالا میبرد
#رزم_را_با_مدد_از_حضرت_زهرا_میبرد
این خدا نیست ولی مقصدِ هر راه است این
#اَشهدُ_اَنَّ_علیّاً_ولیّ_الله است این
كیست این شیر كه از خصم جگر در آورد
از میانِ كمرش تیغِ دوسر در آورد
از دلیرانِ عرب جمله پدر در آورد
یا علی روز و شب و شمس و قمر میگویند
#ها_علی_بشرٌ_کیف_بشر میگویند
گاه دریا و گهی بارش و باران میشد
گاه بابای یتیمان دلِ ویران میشد
به سرِ دوش گهی مَركبِ طفلان میشد
خوشیِ كاسۀ شیر و كفی از نان میشد
مثلِ ما حیف یتیمان همگی تنهایند
همگی منتظرِ آمدنِ بابایند
وای از امروز حسن گوشۀ بستر افتاد
باز هم یادِ غمِ بسترِ مادر افتاد
خواهر افتاد زمین تا كه برادر افتاد
یادِ روزی كه رویِ مادرشان دَر افتاد
هیزم و آتش و كابوس عجب بد دردی است
ضربِ نا مَحرم و #ناموس عجب بدر دردی است
قنفذ از راه از آن لحظه كه آمد میزد
تازه میكرد نفس را و مجدد میزد
وای از دستِ مغیره چقدر بد میزد
جای هر كس كه در آن روز نمیزد میزد
آخرین حرفِ علی بود خواهش میكرد
زینبش را به اباالفضل سفارش میكرد
زینبش ماند ببیند غمِ حنجرها را
ماند تا داد كِشد غارتِ پیكرها را
تا كند جمع تنِ پارۀ اكبرها را
#كرد_محكم_گرهِ_معجرِ_دخترها_را
دید در گودی گودال حرامیها را
تبر كوفی و سر نیزۀ شامیها را
[#حسن_لطفی]
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/reel/Cq9LUD-gq_g/?igshid=ZGY5ODdmOGM=
۱.۷k
۲۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.