متعهد بودن چیزی نیست که همزمان با
متعهد بودن چیزی نیست که همزمانبا
اسمی که توی شناسنامهات میرود،
در درونت هم جا بگیرد...
متعهد بودن به قلب آدم ربط دارد؛
که تا نگاهت خواست به کسی بیُفتد،
قلبت یادآوری کند که
جایِ کس دیگری را ندارد و
پر شده با مناسبترین گزینه...
که تا بحثی شد و دلت هرچیزی خواست
الا آغوشش،
قلبت یادآوری کند که فقط یکجا آرامی
و کنار اوست...
متعهد بودن؛ انداختن یک حلقه توی دست نیست،
به تنها نبودن و بودنِ کسی کنارت
هم ربطی ندارد...
متعهد بودن یعنی یکی را داشته باشی،
چه در واقعیت چه در رویا،
یکی که با تمام کم و کاستیهایش
دلت را بدجور صاحب شده...
اسمی که توی شناسنامهات میرود،
در درونت هم جا بگیرد...
متعهد بودن به قلب آدم ربط دارد؛
که تا نگاهت خواست به کسی بیُفتد،
قلبت یادآوری کند که
جایِ کس دیگری را ندارد و
پر شده با مناسبترین گزینه...
که تا بحثی شد و دلت هرچیزی خواست
الا آغوشش،
قلبت یادآوری کند که فقط یکجا آرامی
و کنار اوست...
متعهد بودن؛ انداختن یک حلقه توی دست نیست،
به تنها نبودن و بودنِ کسی کنارت
هم ربطی ندارد...
متعهد بودن یعنی یکی را داشته باشی،
چه در واقعیت چه در رویا،
یکی که با تمام کم و کاستیهایش
دلت را بدجور صاحب شده...
۳.۷k
۱۲ دی ۱۴۰۱