انقدر به اخرش فکر نکن

انقدر به اخرش فکر نکن
اخرش که چی ؟
ته تهش مرگ دیگه !!
همیشه ترسیدیم
از گفتن و نه شنیدن
از خواستن و نشدن
از رفتن و نرسیدن
از ارزو و براورده نشدن
انسان می دونه اخر زندگی مرگه ولی بازم تلاش می کنه !
می خنده ...
گریه می کنه ...
وقتی می خوای قله و فتح کنی می دونی اخرش هیچی نیست هیچی !!!
تو فقط می تونی از مسیرش لذت ببری
از اسمون ابی
از نوای پرنده ها
از تماشای شهر از دور
بعضی چیزام همینه تهش هیچی نیست تهش شاید اصلا باخت باشه
مهم اینه از مسیر لذت ببری
می دونی چرا بعد که میبینی تو قله هیچی نیست بازم فتحش می کنی بار ها و بار ها ؟
به خاطر حس غرور انجام دادنشه
پس رفیق
همین الان انجامش بده
برو بگو دوسش داری
همین الان مسیر تو تغییر بده برو سراغ ارزوت
همین الان دست بردار از تلاش کردن یک نفره تو رابطه دو نفره
نترس
از ریسک کردن
از تغییر
از تنهایی
از زندگی بدون ترس . .. نترس
زندگی با ترس مثل چتر بازی که لبه ی پرتگاه ایستاده نه می پره
و نه می تونه از ایستادن با ترس لذت ببره
اگر با ترس زندگی کنی
یک روز به خودت می آیی و می بینی
نه لذت پرواز و تجربه کردی
و نه حداقلش انجامش دادی
و سقوط و تجربه کردی ..!