شب که می شود ؛
شب که می شود ؛
تمامِ جهان می خوابند ...
من می مانم و سکوتی که درد می کند ...
من می مانم و
اتوبان هایی ؛
که بی هدف می تازند ...
تمامِ شهر خوابیده اند ...
و چه دردناک است ؛
اینکه هیچ کس ، میانِ حجمِ شب بیداری ؛
همراهی ام نخواهد کرد !!!
شب که می شود ؛
تنهایی ام را در آغوش می کشم ...
چشمانم را می بندم و
به اسرارِ کهکشان می اندیشم ...
میانِ این باورِ عمیق ؛
حتی صدایِ نفس هایِ خدا را می توان شنید ...
و من چه دیوانه وار ؛
این تنهاییِ فیلسوفانه را
دوست دارم ...
اشک ریزم در فراق یار تا قیامت ...💔
شبتون پر ستاره ...🌙🍓
تمامِ جهان می خوابند ...
من می مانم و سکوتی که درد می کند ...
من می مانم و
اتوبان هایی ؛
که بی هدف می تازند ...
تمامِ شهر خوابیده اند ...
و چه دردناک است ؛
اینکه هیچ کس ، میانِ حجمِ شب بیداری ؛
همراهی ام نخواهد کرد !!!
شب که می شود ؛
تنهایی ام را در آغوش می کشم ...
چشمانم را می بندم و
به اسرارِ کهکشان می اندیشم ...
میانِ این باورِ عمیق ؛
حتی صدایِ نفس هایِ خدا را می توان شنید ...
و من چه دیوانه وار ؛
این تنهاییِ فیلسوفانه را
دوست دارم ...
اشک ریزم در فراق یار تا قیامت ...💔
شبتون پر ستاره ...🌙🍓
۲.۰k
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.