هزارمین روز

هزارمین روز
و هنوز
دیوار
بلندتر از صداست.

ابوعباس
در تقویمِ زخم
شماره می‌شود
نه با عدد
که با تکرار جور
و جراحت جفا.

آسمان
امروز
قرار نبود ببارد
اما بارید؛
نه از ابر
که از شرم.

باران
مثل اشک
از لبه‌های جهان چکید
و به زمین گفت:
صبر هم
حدی دارد.

میله‌ها
ساکت‌اند
اما شب
پر از فریادِ فروخورده است.

ابوعباس
در هزارمین صبحِ اسارت
ایستاده است
در جغرافیایِ ظلم،
و زمان
به او بدهکار...

آسمان
باز هم
بارانِ اشک می‌بارد؛
برای مردی
که آزادی
نام دیگرِ اوست.
دیدگاه ها (۰)

🔹توهین صریحانه به شهید رئیسی در بیرجند توسط محمدرضا آقاابرا...

رهبر انقلاب: ما قبلاً هم شخصیّت‌های خدمتگزار داشته‌ایم، امّا...

اعتراض جوان المپیادی در حضور رهبری و بعد جواب ایشان را ببینی...

#دلتنگم منِ پریشان💔🥺🕊یا حسینپناه تو زیباست،چه نزدیک باشی چه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط