منم غط شد

منم غط شد 🫣
خب شروع رمانم 🌸

صبح شده بود آی با اشتیاق روبی و آکوآ
رو بیدار کرد (تو رمان آی زندس) روبی وآکوآ با چشمای پر شوق بیدار شدن چون امروز شروع کلاس دانشگاه هشون بود
آی صبحونه رو آماده کرده بود روبی و آکوآ سریع صبحونه خوردن لباس پوشیدن وبا آی خداحافظی کردن و رفتن✨
اتوبوس اومد آکوآ روبی سوار اتوبوس شدن
آکوا پیش آکانه نشسته بود
آکانه خیلی ساده سلام کرد🌈
آکوآ گفت:((

ادامه دارد..........
خوشتون اومد اگه اومد ادامه می دم
دیدگاه ها (۷)

سلام ستاره های من 🥹خوبین⭐ببخشید نبودم😭البته الان که ۱۴۶ تایی...

پروفایل تغییر کرد ستاره ها گم نشیدا❤️🫧

خدایی شبیه همن🙃

دلام دلام 🌸یاد چی افتادی😁می خوام یدونه رومان بسازم که اسمش د...

مآفیآی قرمز من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط