او داستان هایش را پشت چشمان مشکی اش خاموش میکرد

او داستان هایَش را پُشتِ چَشمانِ مَشکی اِش خاموش میکَرد...
دیدگاه ها (۰)

دُرُست گُفتَن که :« دُنیا عَینِ چَرخ و فَلِک هَی می‌چَرخه و ...

💔😂

اگه بتونم بین « زندگی و مرگ » یکی رو انتخاب کنم....قطعا « خو...

گفتم پشت و پناه هر آدمی میزان تنهایی اش است گف: تنهایی هایش ...

دلم مانند شهریست که چراغ هایش خاموش مانده است.🌘#ME_چشاتون چه...

اما داستان پشت این کلیپ....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط