رها کن هر آنچه که فکر خواستنش

رها کن هر آنچه که فکرِ خواستنش،
زمین‌گیرت می‌کند...
این وابستگی‌های بی‌ثمر،
مانندِ بغض کهنه‌ای می‌ماند بیخِ گلو،
که تا رها نشود
آرامشِ دنیای تو برنخواهد گشت!
رهایش که کردی اشک می‌ریزی،
عذاب می‌کِشی
و تمامِ حسرت و ترس‌هایت
به یک باره از چشمانت بیرون می‌ریزد،
تا جایی که سبک می‌شوی
و به نقطه‌ی پذیرش
و بی‌تفاوتیِ محض می‌رسی...
جایی که دیگر
نه دلیلی هست برای ترسیدن،
نه حسرتی برای خوردن
و نه چیزی برای از دست دادن؛
گذشته و نداشته‌هایت را فراموش
می‌کنی و دل می‌دهی به اتفاقاتِ
خوبِ پیشِ رو.
بعضی از رها کردن‌ها،
فقط "تصورشان" ترسناک است...!
دیدگاه ها (۱)

زندگی زیباست ای زیبا پسندزنده اندیشان به زیبایی رسندآن قدر ز...

کسی که برایت آرامش بیاورد،مستحق ستایش است...انسان ها را در ز...

برهنه به بستر بی کسی مردنتو از یادم نمیروی...خاموش به رساتری...

تقدیم هنه پدرهاا و پدر خودم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط