نگاهی دیگر به «برادران لیلا»؛
بخشی از یادداشت آنتونیا شرکا منتقد فیلم درباره ساخته جدید سعید روستایی که متن کامل آن در پیج ماهنامه سینمایی “فیلم امروز” منتشر شده است.
“پدری یک عمر را در توهم به دست آوردن جایگاهی در خانواده سپری کرده که نه صلاحیتش را داشته و نه مردانی که صلاحیت «بزرگ خاندان» بودن را تعیین میکنند، دارای چنین صلاحیتی بودهاند. تنها دخترش عقل معاش خانواده است که برای برادرانش دل میسوزاند؛ مادر سنتی زنی درمانده است و چهار پسر بیلیاقت هر یک به شکلی در منجلاب بیتدبیری والدین و بیعرضگی خودشان غوطه میخورند.
شخصیتهای آشنای سعید روستایی با سهگانۀ سیاه اجتماعیاش در «برادران لیلا» کامل میشوند؛ فیلمی که بهتر از دو ساخته قبلیاش خصوصا فیلم اول نیست اما قطعا عریانتر از آنهاست؛ از این نظر که با عبور از کلیشههای مردمپسند، خود را بیشتر در معرض قضاوت قرار میدهد و از این نظر جسورانهتر هم هست و به شکل عجیبی با وقایع اجتماعی سالی که گذشت همسوتر؛ آن هم با یک زن خشمگین و مصمم در مرکز درام.
زنی که ابایی ندارد از این که برای احقاق حق خود و عزیزانش، با مشتی سکه طلا شبانه به خیابان بزند و فارغ از پیامدهای این حرکت نامتعارف، و بیتوجه به کسانی که به آرامش و تمکین به سنت احترام به «بزرگ»تر - ولو بزرگتری بیصلاحیت – دعوتش می کنند، به راه خود ادامه دهد.
اما کدام کلیشهها؟ کدام قضاوت؟ کلیشههایی که دختر خوب و مطیع و فداکار (ابد و یک روز) را تجویز و پسر بد ولی قربانی شرایط و در نهایت عاشق خانواده (متری شش و نیم) را توجیه و حتی تشویق میکنند.
در «برادران لیلا» دختر خوب، به صورت پدر پیر و معتادش سیلی میزند، اموالش را مصادره و خرج برنامههای خود میکند و…
به این ترتیب روستایی از کلیشهها خارج میشود اما در این سبُکیِ سرخوشانۀ سنتسکنی، یک سوال را بیپاسخ میگذارد: به فرض این که پدری نالایق، اندوحتۀ یک عمر خود را میخواهد برای تحقق یگانه توهم همه زندگیاش به باد دهد، چرا چهار مرد جوان و سالم که اینک بر آنهاست که از پدر پیر و فرتوتشان حمایت کنند، باید برای تامین آیندۀ خویش چشم به چهل سکۀ پدر داشته باشند؟ و با این اوصاف چرا باید حرکتهای حمایتگرانۀ خواهر را تحسین و تجلیل کنیم؟! رویکرد محتوایی درام از اساس بر سنگی بنا گذاشته شده که همدلیبرانگیز نیست...”
#اکران_نیوز
“پدری یک عمر را در توهم به دست آوردن جایگاهی در خانواده سپری کرده که نه صلاحیتش را داشته و نه مردانی که صلاحیت «بزرگ خاندان» بودن را تعیین میکنند، دارای چنین صلاحیتی بودهاند. تنها دخترش عقل معاش خانواده است که برای برادرانش دل میسوزاند؛ مادر سنتی زنی درمانده است و چهار پسر بیلیاقت هر یک به شکلی در منجلاب بیتدبیری والدین و بیعرضگی خودشان غوطه میخورند.
شخصیتهای آشنای سعید روستایی با سهگانۀ سیاه اجتماعیاش در «برادران لیلا» کامل میشوند؛ فیلمی که بهتر از دو ساخته قبلیاش خصوصا فیلم اول نیست اما قطعا عریانتر از آنهاست؛ از این نظر که با عبور از کلیشههای مردمپسند، خود را بیشتر در معرض قضاوت قرار میدهد و از این نظر جسورانهتر هم هست و به شکل عجیبی با وقایع اجتماعی سالی که گذشت همسوتر؛ آن هم با یک زن خشمگین و مصمم در مرکز درام.
زنی که ابایی ندارد از این که برای احقاق حق خود و عزیزانش، با مشتی سکه طلا شبانه به خیابان بزند و فارغ از پیامدهای این حرکت نامتعارف، و بیتوجه به کسانی که به آرامش و تمکین به سنت احترام به «بزرگ»تر - ولو بزرگتری بیصلاحیت – دعوتش می کنند، به راه خود ادامه دهد.
اما کدام کلیشهها؟ کدام قضاوت؟ کلیشههایی که دختر خوب و مطیع و فداکار (ابد و یک روز) را تجویز و پسر بد ولی قربانی شرایط و در نهایت عاشق خانواده (متری شش و نیم) را توجیه و حتی تشویق میکنند.
در «برادران لیلا» دختر خوب، به صورت پدر پیر و معتادش سیلی میزند، اموالش را مصادره و خرج برنامههای خود میکند و…
به این ترتیب روستایی از کلیشهها خارج میشود اما در این سبُکیِ سرخوشانۀ سنتسکنی، یک سوال را بیپاسخ میگذارد: به فرض این که پدری نالایق، اندوحتۀ یک عمر خود را میخواهد برای تحقق یگانه توهم همه زندگیاش به باد دهد، چرا چهار مرد جوان و سالم که اینک بر آنهاست که از پدر پیر و فرتوتشان حمایت کنند، باید برای تامین آیندۀ خویش چشم به چهل سکۀ پدر داشته باشند؟ و با این اوصاف چرا باید حرکتهای حمایتگرانۀ خواهر را تحسین و تجلیل کنیم؟! رویکرد محتوایی درام از اساس بر سنگی بنا گذاشته شده که همدلیبرانگیز نیست...”
#اکران_نیوز
۱۰۷.۹k
۰۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.