میروم خسته و افسرده و زار

می‌روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
بخدا می‌برم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش
می‌برم، تا که در آن نقطه دور
شستشویش دهم از رنگ گناه
شستشویش دهم از لکه عشق
زینهمه خواهش بیجا و تباه
می‌برم تا ز تو دورش سازم
ز تو، ای جلوه امید محال
می‌برم زنده بگورش سازم
تا از این پس نکند یاد وصال
.
#پریناز_ایزدیار
#فروغ_فرخزاد
دیدگاه ها (۱)

من پیش بعضی از آدمای زندگیم خیلی خیلی خودمم ، بلند بلند میخن...

چرا تموم نمیشی لعنتی😶😕...(اخر تا کی ما اینگونه رنج بینیم؟)😂😂...

خواستم برایش بنویسماز دوری و دلتنگیازاین همه نبودن‌هایشاز بل...

.دکلمه شعر فروغ با صدای زیبای حمیرا می روم خسته و افسرده و ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط