سناریو
#سناریو
وقتی خواهرشونیو قهوتو میریزی روشون
جین : یااااا شانس اوردی رو صورتم نریخت وگرنه تیکه بزرگت گوشت بود
شوگا : خواب بود و از خواب پرید و با عصبانیت بهت نگاه کرد طوری که به غلط کردن افتادی
نامجون : خدایا شکرت که یکی مثل من دست پا چلفتی پیدا شد
جیهوپ : اشکال نداره صبر کن بیام کمکت باهم جمعش کنیم ( ادمین مرد )
جیمین : موچی حالت خوبه خودت که چیزیت نشد ؟
تهیونگ : اوه اوه ماماننننننن بیا ببین ا/ت چیکار کردددددد سوختمممممممم
کوک : اگه برام شیر موز درست کنی قول میدم به مامان چیزی نگم 😏😏
❤❤❤❤
وقتی خواهرشونیو قهوتو میریزی روشون
جین : یااااا شانس اوردی رو صورتم نریخت وگرنه تیکه بزرگت گوشت بود
شوگا : خواب بود و از خواب پرید و با عصبانیت بهت نگاه کرد طوری که به غلط کردن افتادی
نامجون : خدایا شکرت که یکی مثل من دست پا چلفتی پیدا شد
جیهوپ : اشکال نداره صبر کن بیام کمکت باهم جمعش کنیم ( ادمین مرد )
جیمین : موچی حالت خوبه خودت که چیزیت نشد ؟
تهیونگ : اوه اوه ماماننننننن بیا ببین ا/ت چیکار کردددددد سوختمممممممم
کوک : اگه برام شیر موز درست کنی قول میدم به مامان چیزی نگم 😏😏
❤❤❤❤
۳۵.۱k
۲۶ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.