تومیایی
تومیایی
از دوردست ها
می آیی و آرام آرام در قلبم نفوذ میکنی
آنقدر آرام که متوجه آن نمی شوم
پریشانم میکنی
روحم را به پرواز در میآوری
ولی آیاتو همانی که من میبینم
نه
تو همانی که خود میخواهی
همانی که من نمیشناسم
تو مانند جادهای هستی که انتهایش با مه غلیظی پوشیده شده است
تو همانند پاکت نامه ای هستی که هنوز خوانده نشده
تو برای من
ناشناخته ترین آشنای زندگی هستی
آری
تو
از دوردست ها
می آیی و آرام آرام در قلبم نفوذ میکنی
آنقدر آرام که متوجه آن نمی شوم
پریشانم میکنی
روحم را به پرواز در میآوری
ولی آیاتو همانی که من میبینم
نه
تو همانی که خود میخواهی
همانی که من نمیشناسم
تو مانند جادهای هستی که انتهایش با مه غلیظی پوشیده شده است
تو همانند پاکت نامه ای هستی که هنوز خوانده نشده
تو برای من
ناشناخته ترین آشنای زندگی هستی
آری
تو
۱۵.۹k
۲۵ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.