آزادی همیشه هم خوب نیست...
آزادی همیشه هم خوب نیست...
آنهم آزادی افسارگسیخته...
این را این روزها به وضوح درک میکنم...
این روزها که به خاطر رساله دکتری در کف جامعه مجازی ویسگون علایق و سلایق و حرکات و وجنات نسلی را دنبال میکنم که از تمام تقیدات نسلهای قبل از خودش آزاد بود...
نسلی که حاصل تفکر "به ما سخت گرفتند، ما به بچه هایمان سخت نگیریم بود"...
نسلی که خانواده رهایش کرد تا به اصطلاح آزاد باشد و مدرسه نتوانست پرورشش دهد تا معنا و مفهوم آزادی را بفهمد...
نسل فحاشی های رکیک...
نسل شیپ کردنهای جنسی...
نسل ددی و بیبی...
نسلی که افتخارش به تعداد بیشتر پیکهای مشروبش بوده...
نسل تمرکز روی غرایز جنسی...
نسل تشنه ای که گمشده درونی خودش را در سیگار، گل، لش پوشی، استایل های نامتعارف، نه گفتن به هرچیز، فحاشی با رکیک ترین الفاظ، مشروب، رگ زنی، خودکشی، خودزنی، توهین، ارتباطات متعدد جنسی و و و... جستجو میکند...
و شاید در یک کلام، نسلی که میرود فتح آخرین قله های غرایز حیوانی بشر را به نام خودش ثبت کند...
حالا همین نسل آزاد افسارگسیخته که هرگز مانع درونی برای اعمال و رفتارش قرار نداده است آمده کف خیابانها...
نسلی که هیچوقت افسار به نفسش نبسته و تا توانسته حد و حریم شکسته و از درون خالیست آمده بیرون...
این آدمها چیزی برای از دست دادن ندارند...
متفاوت بگویم: چیزی ندارند که از دست بدهند... چون خالی اند...
من تمام این هفته را سر زدم به صفحه های مجازیشان...
اسکرین سکس چتها و شیپهایی که ادم شرم میکند از دیدنشان و تصاویری که شاید در تمام دنیا دیدنش برای زیر 18 سال ممنوع بوده به راحتی پخش میکنند...
همین مدعیان آزادی که حتی وقت بدهی آزادی را در یک جمله یکسال هم نمیتوانند تعریف کنند...
اینها را که میبینم رساله را بیخیال میشوم...
نازنین زهرا را محکم بغل میکنم و میگویم:
بیخیال دکترا...
دخترم را بچسبم که تا این توصیفات فاصله ای ندارد...
#پی_نوشت:
هر نسلی خوب و بد دارد...
این یک تحلیل ساده از سطح ساده ترین جامعه آماری مجازی ویسگون است...
آنهم آزادی افسارگسیخته...
این را این روزها به وضوح درک میکنم...
این روزها که به خاطر رساله دکتری در کف جامعه مجازی ویسگون علایق و سلایق و حرکات و وجنات نسلی را دنبال میکنم که از تمام تقیدات نسلهای قبل از خودش آزاد بود...
نسلی که حاصل تفکر "به ما سخت گرفتند، ما به بچه هایمان سخت نگیریم بود"...
نسلی که خانواده رهایش کرد تا به اصطلاح آزاد باشد و مدرسه نتوانست پرورشش دهد تا معنا و مفهوم آزادی را بفهمد...
نسل فحاشی های رکیک...
نسل شیپ کردنهای جنسی...
نسل ددی و بیبی...
نسلی که افتخارش به تعداد بیشتر پیکهای مشروبش بوده...
نسل تمرکز روی غرایز جنسی...
نسل تشنه ای که گمشده درونی خودش را در سیگار، گل، لش پوشی، استایل های نامتعارف، نه گفتن به هرچیز، فحاشی با رکیک ترین الفاظ، مشروب، رگ زنی، خودکشی، خودزنی، توهین، ارتباطات متعدد جنسی و و و... جستجو میکند...
و شاید در یک کلام، نسلی که میرود فتح آخرین قله های غرایز حیوانی بشر را به نام خودش ثبت کند...
حالا همین نسل آزاد افسارگسیخته که هرگز مانع درونی برای اعمال و رفتارش قرار نداده است آمده کف خیابانها...
نسلی که هیچوقت افسار به نفسش نبسته و تا توانسته حد و حریم شکسته و از درون خالیست آمده بیرون...
این آدمها چیزی برای از دست دادن ندارند...
متفاوت بگویم: چیزی ندارند که از دست بدهند... چون خالی اند...
من تمام این هفته را سر زدم به صفحه های مجازیشان...
اسکرین سکس چتها و شیپهایی که ادم شرم میکند از دیدنشان و تصاویری که شاید در تمام دنیا دیدنش برای زیر 18 سال ممنوع بوده به راحتی پخش میکنند...
همین مدعیان آزادی که حتی وقت بدهی آزادی را در یک جمله یکسال هم نمیتوانند تعریف کنند...
اینها را که میبینم رساله را بیخیال میشوم...
نازنین زهرا را محکم بغل میکنم و میگویم:
بیخیال دکترا...
دخترم را بچسبم که تا این توصیفات فاصله ای ندارد...
#پی_نوشت:
هر نسلی خوب و بد دارد...
این یک تحلیل ساده از سطح ساده ترین جامعه آماری مجازی ویسگون است...
۴۱.۴k
۰۱ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.