✨❤️لجباز من✨❤️
✨❤️لجباز_من✨❤️
پارت 20
_______
متین:تو راهه خونه بودیم
اه اه چقد از این امیر بدم میاد
نیکا:وا چرا بدبخت مگ چیکا کرده؟
متین:خیلی هیزه مرتیکه ی اشغال
نیکا:اروم باش بابا ولش کن
متبن:فک میکنه من خرم نمیفهمم به تو چشم داره
نیکا:اوف اره خودمم حس میکنم😑خیلی هیزه😑
متین:الان رفتیم خونه شرتگ مرتک ورنداری جلو این یارو درست میپوشی
نیکا:هووف باشه بابا اه🙄
________
ارسلان:دیانا
دیانا:بله
ارسلان:قهری هنوز؟
دیانا:اقای کاشی برو زودتر منتظرمونن
ارسلان:دِ نشد کِ
دیانا:شد که آی کاشی
ارسلان:بگم غلط کردم خوبه؟
دیانا:شاید😎
ارسلان:من غلط کردم اصن
دیانا:خب ارسی جونم چخبرا((:
ارسلان:عه؛پس شدم ارسی جون
دیانا:بودی جونم بودی خا(:
ارسلان:خیلخب توله😂
دیانا:دلت کتک هوس کرده
ارسلان:هووف بی جنبه🙄
دیانا:هه ریده شد تو دکتر بازیت امشب شمااالیم😎
ارسلان:تو نگران نباش من در همه جا مریض میپذیرم
دیانا:چی میگی😐
ارسلان:میخاستم جوابشو بدم که همون قمست آهنگ تتلو رسید
🎶نمیفهمی نه؟🎶
🎶اره خب یکمی حرفام پیچیدن🎶
🎶ولی همه خوب میشن تا رو پام میشینن🎶
ارسلان:بیا تتل جوون جوابتو.داد😂☺️(ایموجی که رها ازش متنفره☺️)
دیانا:مررگ مسخرههههه
برو دیرمون شددد
____________
محراب:مهدیس میشه بیاییی بررریم
مهدیس:واای محرااب بزا رژمو بزنممم
محراب:40 دقیقه ی پیش تازه داشتی رژ میزدیییی🤨
مهدیس:گیییر نده وسایلو برو بزار تو ماشین
محراب:اوووف باشه تند بیای پایینا
مهدیس:باشه فنچ من برو میام
محراب:میشه بم نگی فنچ؟
مهدیس:خر گنده(با داد) برو میام
محراب:الا الله الا🤦♂
رفتم پایین وسایل رو گذاشتم تو پارکینگ زنگ زدم ارسی(آی احمدیِ گل ارسی فق ماله منو اون رهای داووش و دیاناسسس😒)
ارسلان:جونم داداش
محراب:کجایین داداش
ارسلان:راه افتادیم سمت خونه ممد
محراب:از متینو نیکا خبر دری؟
ارسلان:نه عهه کو بزا پشت خطی دارم
..
پشممم متینه چق حلال زادسسس
محراب:خو اَدش کن تو تماس
ارسلان:آ اوکی
...
متین:هِلووووو گااایز
ارسلان و محراب:بیاااا پایین
متین:شیطونا کجایین ما راه افتادیم سمت خونه ممد
محراب:اوکیه ماام الان راه میفتیم
راستی رضا که خونش نزدیک ممده رفته دور وقتی
متیارسلان:عح
متین:پس میبینمتون باااای🙂😂💋
محرارسلان:باایییی
_____________
پارتای بعد خفننن تره💜😈
پارت 20
_______
متین:تو راهه خونه بودیم
اه اه چقد از این امیر بدم میاد
نیکا:وا چرا بدبخت مگ چیکا کرده؟
متین:خیلی هیزه مرتیکه ی اشغال
نیکا:اروم باش بابا ولش کن
متبن:فک میکنه من خرم نمیفهمم به تو چشم داره
نیکا:اوف اره خودمم حس میکنم😑خیلی هیزه😑
متین:الان رفتیم خونه شرتگ مرتک ورنداری جلو این یارو درست میپوشی
نیکا:هووف باشه بابا اه🙄
________
ارسلان:دیانا
دیانا:بله
ارسلان:قهری هنوز؟
دیانا:اقای کاشی برو زودتر منتظرمونن
ارسلان:دِ نشد کِ
دیانا:شد که آی کاشی
ارسلان:بگم غلط کردم خوبه؟
دیانا:شاید😎
ارسلان:من غلط کردم اصن
دیانا:خب ارسی جونم چخبرا((:
ارسلان:عه؛پس شدم ارسی جون
دیانا:بودی جونم بودی خا(:
ارسلان:خیلخب توله😂
دیانا:دلت کتک هوس کرده
ارسلان:هووف بی جنبه🙄
دیانا:هه ریده شد تو دکتر بازیت امشب شمااالیم😎
ارسلان:تو نگران نباش من در همه جا مریض میپذیرم
دیانا:چی میگی😐
ارسلان:میخاستم جوابشو بدم که همون قمست آهنگ تتلو رسید
🎶نمیفهمی نه؟🎶
🎶اره خب یکمی حرفام پیچیدن🎶
🎶ولی همه خوب میشن تا رو پام میشینن🎶
ارسلان:بیا تتل جوون جوابتو.داد😂☺️(ایموجی که رها ازش متنفره☺️)
دیانا:مررگ مسخرههههه
برو دیرمون شددد
____________
محراب:مهدیس میشه بیاییی بررریم
مهدیس:واای محرااب بزا رژمو بزنممم
محراب:40 دقیقه ی پیش تازه داشتی رژ میزدیییی🤨
مهدیس:گیییر نده وسایلو برو بزار تو ماشین
محراب:اوووف باشه تند بیای پایینا
مهدیس:باشه فنچ من برو میام
محراب:میشه بم نگی فنچ؟
مهدیس:خر گنده(با داد) برو میام
محراب:الا الله الا🤦♂
رفتم پایین وسایل رو گذاشتم تو پارکینگ زنگ زدم ارسی(آی احمدیِ گل ارسی فق ماله منو اون رهای داووش و دیاناسسس😒)
ارسلان:جونم داداش
محراب:کجایین داداش
ارسلان:راه افتادیم سمت خونه ممد
محراب:از متینو نیکا خبر دری؟
ارسلان:نه عهه کو بزا پشت خطی دارم
..
پشممم متینه چق حلال زادسسس
محراب:خو اَدش کن تو تماس
ارسلان:آ اوکی
...
متین:هِلووووو گااایز
ارسلان و محراب:بیاااا پایین
متین:شیطونا کجایین ما راه افتادیم سمت خونه ممد
محراب:اوکیه ماام الان راه میفتیم
راستی رضا که خونش نزدیک ممده رفته دور وقتی
متیارسلان:عح
متین:پس میبینمتون باااای🙂😂💋
محرارسلان:باایییی
_____________
پارتای بعد خفننن تره💜😈
۱۹.۲k
۱۷ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.