عاشقانه های شبنم

قرارمان امشب
سر راه شیری
همان کافه ی پرستاره
همان قهوه ی کهکشانی
برایت کمی خوشه ی پروین می آورم
و یک حلقه ی از زحل
عطارد شعر میخواند
ناهید میرقصد
زمین می ایستد
من زانو میزنم
تو سرخ میشوی
گل میدهی در سیاره ی کوچکم
تو آسمان میشوی
و من مشتریت
مشتری لبخندت
مشتری سیاه چاله های چشمانت
که هر شب
قدر هزار سال نوری در آن گم میشوم...
دیدگاه ها (۰)

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

عاشقانه های شبنم بابابامحمدم

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط