و من تو را دلتنگم

و من تو را دلتنگم
به همان وسعت غم‌های یک پیاده،در روزهای پاییزی
به همان اندازه‌ای که میشود بغضی را خورد
من تو را سخت دلتنگمو به دنبال این اواره‌ها
مردی به سوی خانه‌اش در من میدود
دیدگاه ها (۰)

کاش تو به جای من بودی،تا می فهمیدی که دوست داشتنت چه کار سخت...

تو را دوست می‌دارمبی آنکه بدانم تو ضرورتِ منیآب را که می‌نوش...

او میگفت دوستت دارم و من میگفتم عاشقم باش! چرا که عشق راه فر...

درگیر هیچ‌کس و هیچ‌چیزی نیستم.آنان که مدام درگیر این و آن شد...

عشق یک غم زیباست که در قلب جای می گیرد از پس دوست داشتنی روی...

سرزمینی که...هردویمان را در آغوش کشیدطرحی انداخت به وسعت یک ...

تو رفته ای و حاصل تفریق تو از این شهر، چیزی شده که در باورت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط