بعضى از غصه ها مختص به خودته،
بعضى از غصهها مختص به خودته،
یعنی فقط خودت میدونی
که چی داره بهت میگذره
و اگر ده نفر تا صبح کنارت بشینن
میتونی باهاشون قهقهه بزنی
و اجازه ندی کسی از غمت بو ببره.
بعضی از غصهها رو باید چالشون کنی توی دلت
چون کاری از دستت بر نمیاد.
بعضی از غصهها برای خودت تنهاست،
شاید یکنفر دستش رو بندازه روی شونههات
تا از غمت کم کنه،
ولی اون نمیدونه چه آتیشی توی دلته
برای اینکه مادربزرگت بیماره،
برای اینکه دستای پدرت میلرزه،
برای دیدن اشکهای خواهرت،
برای خستگیهای مادرت..
اون نمیدونه و نمیتونه برات کاری بکنه،
چون تو باید تنهایی غصه بخوری،
باید قبل از اینکه از در خونه بیای تو
اشکهات رو پشت در پاک کنی،
باید بخندی،
باید وانمود کنی به اینکه همه چی خوبه...
بعضی از غصههات مختص به خودته،
هیچکس کنارت نیست..
تو فقط خودت میدونی چه آتیشی توی دلته..
مثل شکستن انگشتر مورد علاقت،
چون هیچ کس به اندازهی تو دوستش نداشته،
پس باید تنهایی غصه بخوری..
بعضی از غصهها مختص به خودته..
خودِ خودت...
یعنی فقط خودت میدونی
که چی داره بهت میگذره
و اگر ده نفر تا صبح کنارت بشینن
میتونی باهاشون قهقهه بزنی
و اجازه ندی کسی از غمت بو ببره.
بعضی از غصهها رو باید چالشون کنی توی دلت
چون کاری از دستت بر نمیاد.
بعضی از غصهها برای خودت تنهاست،
شاید یکنفر دستش رو بندازه روی شونههات
تا از غمت کم کنه،
ولی اون نمیدونه چه آتیشی توی دلته
برای اینکه مادربزرگت بیماره،
برای اینکه دستای پدرت میلرزه،
برای دیدن اشکهای خواهرت،
برای خستگیهای مادرت..
اون نمیدونه و نمیتونه برات کاری بکنه،
چون تو باید تنهایی غصه بخوری،
باید قبل از اینکه از در خونه بیای تو
اشکهات رو پشت در پاک کنی،
باید بخندی،
باید وانمود کنی به اینکه همه چی خوبه...
بعضی از غصههات مختص به خودته،
هیچکس کنارت نیست..
تو فقط خودت میدونی چه آتیشی توی دلته..
مثل شکستن انگشتر مورد علاقت،
چون هیچ کس به اندازهی تو دوستش نداشته،
پس باید تنهایی غصه بخوری..
بعضی از غصهها مختص به خودته..
خودِ خودت...
۳.۱k
۰۳ فروردین ۱۴۰۲